دستور عمل عرفانی و اخلاقی حضرت آیت الله بهجت(ره)

جماعتی
از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و
بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل
اطلاع پوشیده نیست.
و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد
و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان
حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.
پس عرض می کنم که غرض از
خلق، عبودیت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56 ) و
حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.
و
ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و
یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت « ولا أقول
سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه ».
ما
امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما
مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما
امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود
قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود
ممکنات، فیض اوست.
پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا
باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛
وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط
فیوضات نیستیم.
پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی
موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه
وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری
آنها نماییم تا کامیاب شویم.
دیگر توضیح نخواهید و آنکه عرض شد، ضبط نمایید و در قلب ثبت [کنید]، خودش توضیح خود را می دهد.
اگر
بگویید چرا خودت عامل نیستی؟! می گویم: « اگر بنا بود که باید بگوییم ما
عاملیم به هر چه عالمیم، شاید حاضر به این حضور و بیان نمی شدیم »؛ لکن
دستور، بذل نعمت است، شاید به مقصود برساند؛ « ما أخذ الله علی العباد أن
یتعلّموا حتی أخذ علی العماء أن یعلّموا ».
مخفی نماند اگر میسور شد برای کسی، نصیحت عملّیه بالاتر است از نصایح قولیه « کونوا دعاة إلی الله بغیر أاسنتکم »