رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

سوال
در یکی از برنامه های اخیر شبکه وهابی کلمه یکی ازکارشناسان این شبکه در مورد ایمان پدر ومادر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) اشکالاتی مطرح کرد و اظهار داشت که ایشان ایمان نداشته اند و اهل جهنم می باشند وی در اثبات این مدعای خود اشاره به روایتی از صحیح مسلم از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) دارد که ایشان خطاب به شخصی فرمودند: «ان ابی و اباک فی النار» از این رو اگر شیعه در باب ایمان ایشان دلیلی دارد ارائه دهد.

پاسخ
 

این کارشناس با هتاکی بسیار و بی ادبی تمام، نسبت به والدین گرامی رسول گرامی اسلام (سلام الله علیهم) ایشان را متهم به کفر و اهل جهنم دانست در حالیکه همواره از این اشکال که از سوی این معاندین دین مطرح شده است جوابهایی داده شده است که در این مجال به مختصری از این جوابها اشاره می گردد:

۱. افتخار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به گذشتگانش
کارشناس شبکه کلمه مدعی است که آباء و اجداد پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) از دین ابراهیم روی گردان شده اند واز این رو مشرک گردیده اند. این در حالی است که پیامبر یکی از افتخارات خود را این می داند که فرزند عبدالمطلب است همانگونه که ایشان در جنگ فرمودند:

«انا النبی لا کذب انا بن عبدالمطلب»[1]؛ من پیامبر هستم و دروغ نمی گویم من فرزند عبدالمطلب هستم.

به قطع واضح و روشن است که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بی جهت خود را منسوب به گذشتگانش نمی کند آن هم در حالی که آیه قرآن می فرماید: «أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ»[2]؛ همانا خداوند و رسولش از مشرکین بیزار هستند. با توجه به این آیه شریفه قطعا در صورتی که پیشینیان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مشرک بودند می بایست رسول الله از این ایشان برائت بجوید چون آیه اطلاق دارد و مختص به زمان خاصی نیست در حالی که در سیره نبی گرامی اسلام نداریم که ایشان از آباء واجداد خود برائت جسته باشند.

۱. تقابل روایت با نصوص صحیح دیگر
کارشناس شبکه کلمه استناد به روایتی از صحیح مسلم دارد و طبق این روایت پدر و مادر پیامبر (سلام الله علیهم) را کافر می خواند. این در حالی است که این روایت با آیات و روایات متعددی در تقابل است از جمله اینکه خداوند در آیه شریفه می فرماید: «وتقلبک فی الساجدین»[3]؛ و به انتقال تو در اهل سجود (و به دوران تحوّلت از اصلاب شامخه به ارحام مطهره) آگاه است. از ابن عباس نقل است که ذیل این آیه شریفه تصریح دارد: یعنی تو را در صلب پیامبران و انسانهای پاک قرار داد.[4]حال بنا بر این آیه شریفه و کلام ابن عباس چگونه می توان گفت که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در صلب انسانی کافر بوده!!!

همچنین روایت دیگری را مسلم از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل می کند: «إن الله اصطفى کنانة من ولد إسماعیل. واصطفى قریشا من کنانة. واصطفى من قریش بنى هاشم. واصطفانى من بنى هاشم»؛ [5]خداوند کنانه را از بین فرزندان اسماعیل برگزید، و قریش را از بین کنانه برگزید، و از بین قریش هم بنی هاشم را برگزید، و از بین بنی هاشم هم مرا برگزید. حال چگونه ممکن است پدر بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از قریش باشد که چنین فرزندی را پرورانیده و باز بگوییم که او اهل جهنم بوده.

۱. اشکال سندی روایت
روایتی را که این کارشناس استفاده نموده است، با وجود اینکه از کتاب مسلم می آورد اما در مورد سند آن خدشه است، زیرا در سند این روایت حماد بن سلمة است که برخی وی را ثقه دانسته اند اما در مقابل طیف عظیمی از علمای جرح و تعدیل وی را جرح نموده اند برای نمونه ابو حاتم رازی در کتاب معروف خود با عنوان «الجرح والتعدیل» در مورد وی آورده است: «حماد ساء حفظه فی آخر عمره»؛[6] حماد در اواخر عمرش حفظش خوب نبود و اشتباه داشت.

زیلعی نیز در مورد وی تصریح دارد:

«لَمَّا طَعَنَ فِی السِّنِّ سَاءَ حِفْظُهُ، فَلِذَلِکَ تَرَکَ الْبُخَارِیُّ الِاحْتِجَاجَ بِحَدِیثِهِ... وَإِذَا کَانَ الْأَمْرُ کَذَلِکَ فَالِاحْتِیَاطُ أَنْ لَا یُحْتَجَّ بِمَا یُخَالِفُ فِیهِ الثِّقَاتِ»؛[7] زمانی که سن وی بالا رفت قدرت حفظ وی پایین بود از این رو بخاری احتجاج به حدیث وی را ترک نموده بود، پس اگر امر چنین است احتیاط این است که به مواردی که ثقات در آن اختلاف دارند به حدیث وی استناد نشود.

۱. پاکترین خلق خدا نمی تواند از صلب نجس باشد.
خداوند می فرماید: «انما المشرکون نجس»؛[8] مشرکان نجس هستند. حال که وی مدعی است پدر و مادر پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) کافر هستند، پس طبیعتا باید نجس باشند (نعوذ بالله) حال باید از این کارشناس سوال کرد، چگونه می شود پاکترین خلق خداوند از شخصی نجس متولد گردد و در صلب او باشد؟؟

افزون بر اینکه نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:«لم یزل الله ینقلنی من الأصلاب الطیبة إلى الأرحام الطاهرة مصفى مهذبا لا تنشعب شعبتان الا کنت فی خیرهما»؛[9] پیوسته خداوند من را از صلبهای پاک به رحمهای پاک و پاکیزه منتقل نموه است و در هیچ نسلی دو شعبه نشدند مگر اینکه من در صلب پاکترین ایشان قرار گرفتم.

۱. شرط عذاب دعوت به ایمان است.
از جمله مهمترین مواردی که در مورد عذاب اقوام پیشین مورد توجه است این است که همه این اقوام بعد از دعوت پیامبرانشان و اسرار ایشان بر ایمان، در صورتی که قوم انکار می کردند مستحق عذاب می شدند و عذاب الهی نازل می شد و ایشان مستحق جهنم می شدند، همانگونه که خداوند می فرماید: «وما کنا معذبین حتى نبعث رسولا»[10] اما در مورد پدر و مادر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) این مساله صادق نیست چرا که در زمان حیات ایشان هنوز پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مبعوث نشده بودند از این رو دعوتی انجام نداده که پدر و مادرش انکار کنند و مستحق عذاب شوند. از سویی دیگر هم ثابت است که قریش مخصوصا بنی هاشم به دین ابراهیم بودند و بت نمی پرستیدند. پس نمی توان ایشان را کافر دانست و مستحق عذاب الهی.

۱. مخالفت با دیدگاه بزرگان مذاهب
کارشناس شبکه کلمه چنین ادعایی را مطرح می کند بدون اینکه مراجعه ای به دیدگاه بزرگان داشته باشد، چرا که ایشان با دیدگاه و ادعای این معاندین دین مخالفت دارد برای نمونه به دیدگاه برخی از ایشان اشاره می گردد:

الف. سیوطی

وی در مورد والدین پیامبر(صلی الله علیهم اجمعین) تصریح دارد:

«أنهما لم یثبت عنهما شرک بل کانا على الحنیفیة دین جدهما إبراهیم علیه السلام؛[11] همانا این دو شرکشان ثابت نیست بلکه ایشان به دین جدشان ابراهیم حنیف بودند».

علاوه بر این  جلال الدین سیوطی در دفاع از ایمان والدین پیامبر (صلی الله علیهم اجمعین) کتب و رسائلی را نگاشته است از جمله این کتب:

۱. مسالک الحنفاء فی والدی المصطفى
۲. الدرج المنیفة فی الآباء الشریفة
۳. المقامة السندسیة فی النسبة المصطفویة
۴. التعظیم والمنة فی أن أبوی رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فی الجنة
۵. نشر العلمین المنیفین فی إحیاء الأبوین الشریفین
۶. السبل الجلیة فی الآباء العلیة
ب. قسطلانی شافعی

وی نیز در باب ایمان والدین نبی گرامی اسلام(صلی الله علیهم اجمعین) تصریح دارد:

« فالحذر الحذر، من ذکرهما بما فیه نقص، فإن ذلک قد یؤذى النبى صلى الله علیه وسلم-، فإن العرف جار بأنه إذا ذکر أبو الشخص بما ینقصه، أو وصف بوصف به، وذلک الوصف فیه نقص تأذى ولده بذکر ذلک له عند المخاطبة؛[12] به دور باشید به دور باشید، از اینکه والدین پیامبر (صلی الله علیهم اجمعین) را به اموری که بیانگر نقص در مورد ایشان است ذکر کنید، چرا که این امر موجب اذیت پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) است، همانگونه که عرف به این است که اگر در مقابل شخصی کلام به نقصان گویی در مورد والدین شخصی داشته باشیم وی اذیت می شود»

ج. آلوسی

وی در تفسیر خود در مورد ایمان پدر و مادر نبی گرامی اسلام آورده است:

«واستدل بالآیة على إیمان أبویه صلّى الله تعالى علیه وسلّم کما ذهب إلیه کثیر من أجلة أهل السنة، وأنا أخشى الکفر على من یقول فیهما رضی الله تعالى عنهما ؛[13] استدلال شده است بر ایمان والدین پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) کما اینکه بسیاری از بزرگان اهل سنت بر این نظر هستند و من می ترسم از اینکه در مورد این دو بزرگوار حکم به کفر بدهم»

د. ابن عابدین

وی نیز در مورد ایمان ایشان تصریح دارد:

«مطلب فی إحیاء أبوی النبی - صلى الله علیه وسلم - بعد موتهما ألا ترى أن نبینا - صلى الله علیه وسلم - قد أکرمه الله تعالى بحیاة أبویه له حتى آمنا به کما فی حدیث صححه القرطبی وابن ناصر الدین حافظ الشام وغیرهما، فانتفعا بالإیمان بعد الموت على خلاف القاعدة إکراما لنبیه - صلى الله علیه وسلم - کما أحیا قتیل بنی إسرائیل لیخبر بقاتله؛[14] مطلبی در مورد ایمان پدر و مادر پیامبر(صلی الله علیهم اجمعین) بعد از مرگشان، مگر ندیدی که خداوند به پیامبر این کرامت را عطا کرده است که پدر و مادرش زنده شوند تا اینکه به وی ایمان بیاورند همانگونه که در حدیثی که قرطبی و ابن ناصر الدین آنرا تصحیح کرده اند وارد شده است، که ایشان مومن می شوند بعد از مرگشان و این امری استکه خلاف قاعده می باشد و این از باب کرامتی است که خداوند به پیامبر (صلی الله علیه وآله) عطا نموده است، و این امر مقدور است همانگونه که خداوند کشته بنی اسرائیل را زنده کرد تا قاتلش را معرفی نماید.»

ه. ابو زهرة

وی نیز در مورد ایمان والدین نبی گرامی اسلام(صلی الله علیهم اجمعین) تصریح دارد:

روایتی که پدر و مادر پیامبر(صلی الله علیهم اجمعین) را اهل عذاب می داند بی شک روایتی غریب است و از نظر سندی مشکل دارد.[15]

نتیجه

با مراجعه به آیات نورانی قرآن کریم و همچنین روایات باب می توان به خوبی دریافت که والدین نبی گرامی اسلام (صلی الله علیهم اجمعین) ایمان داشته اند و بر دین اجدادشان که همان دین ابراهیم علیه السلام بوده، بوده اند. افزون بر اینکه پاکترین خلق خدا نمی تواند از والدین کافری که نجس است متولد شود. و روایتی هم که این کارشناس از صحیح مسلم بدان اشاره کرده است مخالف با روایات صحیح دیگر دارد و سند آن نیز مشکل دارد. دیدگاه علمای بزرگ اهل سنت نیز بر همین است که ایشان اهل ایمان بوده اند و نمی توان والدین نبی (صلی الله علیه وآله) را متهم به شرک و کفر دانست.

 

 

 

[1] . بخارى، محمّد، صحیح البخاری، ج4، ص30، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق.

[2] توبه، 3

[3] . شعراء، 219

[4] . قرطبی، محمّد، الجامع لأحکام القرآن، ج13، ص144، تحقیق: أحمد البردونی وإبراهیم أطفیش، دار الکتب المصریة، القاهرة، چاپ دوّم، 1384ق. سمعانی، منصور بن محمد، تفسیر السمعانی، ج4، ص71

[5] . نیشابورى، مسلم، صحیح مسلم، ج4، ص1782، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقى، دار إحیاء التراث العربى، بیروت، بى تا.

[6] . ابن ابی حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمّد (327)، الجرح والتعدیل، ج9؛ ص66، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اوّل، 1271 هـ.ق.

[7] . زیلعی، عبد الله بن یوسف، نصب الرایة لأحادیث الهدایة مع حاشیته بغیة الألمعی فی تخریج الزیلعی، ج1، ص286؛ ناشر: مؤسسة الریان للطباعة والنشر – بیروت، چاپ اول، 1418ق.

[8] . سوره توبه، 38.

[9] . متقی هندی، علی بن حسام (م 975)، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج12، ج427، تحقیق: بکری حیانی وصفوة السقا، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.

[10] . اسراء، 15

[11] . سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر (م 911)، الحاوی للفتاوی، ج2، ص254؛ دار الفکر للطباعة والنشر، بیروت، 1424 هـ.ق.

[12] . قسطلانی، احمد بن محمّد (م 923)، المواهب اللدنیّة بالمنح المحمدیّة، ص 111، ناشر: المکتبة التوفیقیة، القاهرة.

[13] . آلوسی، محمود بن عبد الله (م 1270)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، تحقیق: علی عبد الباری عطیة، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اوّل، 1415 هـ.ق. ج 10 ص 135.

[14] . ابن عابدین، محمّد امین بن عمر (م 1252)، رد المحتار على الدر المختار، دار الفکر، بیروت، چاپ دوّم، 1412 هـ. ق. ج 4 ص 231

[15] . ابو زهرة، محمد، خاتم النبیین صلى الله علیه وآله وسلم، ج1، ص118، ناشر: دار الفکر العربی – القاهرة، چا پ اول، 1425ق.

نظرات  (۱)

خب ی سوال جناب حجت! خود حضرت ابراهیم که با اسم مبارکش به دروغ مانور میدین، خودش پدرش مشکرک وکافر بوده طبق ایات قران کریم! لابد عرض میکنین که خدا هم وهابیه!!!! استغفرالله العظیم....

پاسخ:
با سلام آذر پدر حضرت ابراهیم نبوده است بلکه عموی ایشان بوده است. موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی