چه دلیلی برای رسیدن ثواب قرائت قرآن به مردگان وجود دارد؟
چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۵۶ ب.ظ

سوال
از آنجا که وهابیان، اهدای ثواب قرائت قرآن بر میت را قبول نداشته و آن را بدعت می دانند[1] و معتقدند این عمل دیگران برای میت فایده ای ندارد، در این خصوص آیا دلیلی از قرآن و روایات و یا دلیل دیگری در جواز و اهدای ثواب قرائت قرآن به مردگان وجود دارد؟ چه دلیلی وجود دارد که این اعمال به آنها سود می رساند؟
پاسخ
در این خصوص دلائل فراوانی وجود دارد که هدیه ثواب قرائت قرآن به اموات میرسد و آنها از آن سود میبرند به دلایلی در این خصوص می شود استدلال کرد که برخی از آنها عبارتند از:
آیات قرآن
از آیات قرآن استفاده می شود که این کار جایز بوده و اموات از کارهایی که زندگان برای آنها انجام می دهند بهره می برند:
آیه شریفه: ﴿الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ *رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ * وَقِهِمُ السَّیِّئَاتِ﴾فرشتگانی که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف میکنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان استغفار میکنند (و می گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است؛ پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی میکنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! پروردگارا! آنها را در باغهای جاویدان بهشت که به آنها وعده فرمودهای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی! [غافر: 7،8]،
در این آیه دعا برای میت است و این دعا از اعمال میت نمیباشد بلکه از اعمال غیر است ولی برای آنها سودمند بود. همچنانکه ابن قدامه گوید: «قَطْعِیٌّ فِی حُصُولِ الِانْتِفَاعِ بِعَمَلِ الْغَیْرِ» این آیه دلیل قطعی است برای بهره بردن میت از عمل دیگران [2]
۱. آیه ﴿وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ﴾ [الحشر: 10].(همچنین) کسانی که بعد از آنها [ بعد از مهاجران و انصار] آمدند و میگویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، ...» .
دلالت این آیه همانند مورد قبل است. [3]
۱. آیه: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ﴾(و برای گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن).[محمد: 19][4]
در این آیه خداوند به پیامبرش دستور میدهد که برای مومنان استغفار کند پس این آیه دلالت میکند بر اینکه استغفار به مردگان مومن میرسد و برایشان نافع خواهد بود.
در تبیین الحقایق آمده است: «از ابو هریره روایت شده که میگوید: اگر مردی بمیرد و فرزندی بر جای بگذارد یک درجه به مقام او افزوده میشود پس آنگاه میگوید: پروردگارا این چیست؟ خداوند (در جوابش) میگوید: این استغفار فرزندت (برای تو) است. و به همین دلیل است که خداوند متعال میفرماید : و برای گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن.[محمد: 19] و آنچه از دعا و استغفار برای مؤمنین که خداوند به آن امر فرموده است.[5]
۱. آیه: ﴿والذین آمَنُواْ واتبعتهم ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَآ أَلَتْنَاهُمْ مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَیْءٍ﴾ کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمی کاهیم. [الطور: 21].
این آیه دلالت دارد بر اینکه فرزندان مؤمنان به پدران مؤمن خود ملحق میشوند و اینکه انسان از سعی غیر خود سود میبرد.[6]
روایات
در روایات نیز اشاره شده است که هدیه ثواب اعمال به میت می رسد [7]: «هر کس قبرستان ها را زیارت کند و یازده مرتبه سوره ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ را بخواند و ثوابش را به مردگان هدیه کند به او به تعداد مردگان پاداش داده میشود».[8]
معقل بن یسار[9] از پیامبر (ص) نقل میکند که میفرماید: «سوره یاسین را بر مردگانتان بخوانید» ابو داوود نیز این حدیث را روایت نموده است.[10]
پیامبر (ص) امر فرموده است که بر مردگان سوره یس که جزئی از قرآن میباشد ، خوانده شود پس این دلیلی است بر اینکه اموات از قرائت نفع میبرند در غیر اینصورت دستور به خواندن سوره یس برای اموات هیچ سودی نخواهد داشت.
عایشه و ابو هریره نقل میکنند که پیامبر (ص) دو گوسفند چاق و بزرگ، که رنگ آنها سیاه آمیخته به سفید است و شاخ دار و اخته هستند را قربانی نمود و یکی از آن دو را ذبح کرد و گفت: «خداوندا از سوی محمد و امت او ، هرکس که به توحید تو و رسالت من شهادت داده است»[11] یعنی ثواب آن را برای امتم قرار ده.
و این آموزهایی از پیامبر (ص) میباشد که از آن فهمیده میشود انسان میتواند با عملش به دیگران نفع برساند و اقتدای به پیامبر همان تمسک به عروة الوثقی است.[12]
و همچنین به حدیث ابوموسی اشعری استدلال می شود که گفته است : هنگامی که عمر مورد اصابت واقع شد صهیب میگفت : وای برادر، عمر گفت که آیا قول پیامبر ص را نشنیدهایی که فرموده است : «میت بوسیله گریه افراد زنده عذاب میشود».[13]
پس اگر گریه کردن بر مرده باعث ضرر به او میشود باید قرائت قرآن برای میت، نفع داشته باشد و خداوند سخاوتمندتر از آن است که عقوبت معصیت دیگری را به او برساند ولی از رسیدن ثواب دیگری دریغ کند.[14]
اجماع مسلمانان
و همچنین برای اثبات جواز به اجماع مسلمانان استدلال نمودهاند؛ چون آنها در هر زمان و هر شهری اجتماع میکنند و قرآن میخوانند و ثواب آن را به اموات خود هدیه میکنند بدون اینکه کسی از این عمل نهی کند.[15]
قیاس قرائت قرآن با صدقه و حج
علمای اهل سنت در این خصوص به قیاس قرائت با صدقه دادن وحج نمودن نیز استدلال کرده اند.گویند بر اساس ادله شرعیه و اجماع، ثواب آنها حج و صدقه به میت میرسد[16]، پس همان طور که ثواب آن دو عمل، به میت میرسد ثواب قرائت قرآن نیز به آن میرسد.
یکی از ادله شرعی در این باب ، روایت ابن عباس است که میگوید : مردی نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و سوال نمود: ای رسول خدا مادرم فوت کرده و یک ماه روزه بر گردن او است آیا من از سوی او روزهاش را قضا کنم؟ پیامبر (ص) فرمودند: بله و سپس گفتند: دَین خدا اولیتر است به اینکه قضا شود.[17]
و همچنین از ابن عباس روایت شده که فضل بن عباس هم ردیف رسول خدا ص بود و زنی از خثعم نزد پیامبر برای سوال کردن آمد فضل به زن نگاه میکرد و زن نیز به او نگاه میکرد پس پیامبر صورت فضل را به جهت دیگر برگرداند و آن زن گفت :« ای رسول خدا همانا فریضه خدا بر بندههایش حج است و پدرم پیرمردی مسن میباشد که نمیتواند بر راحله قرار گیرد و مستقر شود آیا من از طرف او حج کنم؟ فرمودند: آری، و این مسئله در حج وداع بود.[18]
و همچنین ابن عباس روایت نموده است که مردی به پیامبرص گفت: « مادر شخصی، فوت کرده است آیا صدقه دادن از طرف او برایش نافع است فرمودند: آری».[19]
این احادیث بر نافع بودن حجِ افراد زنده برای اموات و صدقه دادن از طرف آنها دلالت دارند ، پس میتوان قرائت را با آن دو مقایسه نمود و گفته شود که میت از قرائتی که برای او خوانده میشود نفع میبرد.
ابن قدامه میگوید: «وهمه این احادیث صحیح میباشند و بر نفع بردن میت از تمامی کارهای مقرب دلالت دارند زیرا صدقه دادن و حج رفتن و دعا و استغفار کردن همه این موارد از عبادات جسمی هستند و به طور قطع خداوند نفعشان را به میت میرساند؛ پس اعمال دیگر نیز همانند آنها هستند؛ و دلیل دیگر حدیثی است که ذکر نمودیم و بر رسیدن ثواب قرائت سوره یس به اهل قبور، و اینکه خداوند به سبب آن قرائت به اهل قبور تخفیف میدهد ، دلالت داشت ، و همچنین به دلیل اینکه این عمل ، عملی نیک و اطاعت است، پس رساندن نفع و ثواب آن همانند صدقه و روزه و حجِّ واجب است».[20]
و همچنین برای اثبات جواز اهدای ثواب قرائت آن را با دعای برای میت[21] ( که جواز آن در روایات زیادی ثابت شده است) قیاس نمودهاند.
از جمله احادیثی که دلالت بر جواز دعا برای میت دارند ، روایت کثیر بن عبد الله از پدرش از جدش از عبد الله ذی البجادین همان کسی که در جنگ تبوک هلاک شد وی در تاریکی شب هلاک شد پس رسول خدا ص در حفره او نازل شد و به ابوبکر و عمر گفت «برادر خودتان را به سوی من بیاورید ، پس هنگامیکه رسول خدا او را در قبرش نهاد فرمودند : خداوندا من از او راضی گشتم پس تو هم از او راضی باش ، ابوبکر گفت : به خدا سوگند آرزو داشتم که من صاحب آن حفره باشم.»[22]
همانا این حدیث بر جواز دعا نمودن برای میت دلالت دارد و این دلیلی است بر اینکه میت از این دعا سود میبرد؛ و با وجود اینکه این دعا از عمل میت نیست ولی او از این دعا منتفع میشود.
وهمانند آن احادیث وارده در جواز دعا کردن بر سر جنازه[23] میباشد؛ مانند حدیث ابو هریره که میگوید شنیدم که رسول خدا بر جنازه نماز میخواند؟ و فرمودند: « خداوندا تو پروردگارش هستی، و تو او را خلق کردی، و تو او را به اسلام هدایت کردی، و تو به نهان و آشکار او داناتر هستی، ما برای شفاعت آن آمدهایم، پس او را بیامرز».[24]
از عوف بن مالک نقل شده است که میگوید شنیدم که رسول خدا بر جنازهایی میفرمودند:
«خداوندا، او را بیامرز و مورد رحمت و بخششت قرار ده، و او را عافیت بدار، و محل نزولش را با کرامت قرار بده و مدخل وی را وسعت ببخش و گناهان او را با آب یخ و سرما شستشو ده و او را همانگونه که لباس سفید را از چرکی پاک میکنند از گناهان پاک بگردان و برای او خانهایی بهتر از خانهاش، و خانوادهایی بهتر از خانوادهاش، و همسری بهتر از همسرش جایگزین کن، و از آزمایش قبر و عذاب آتش محفوظ بدار». و روایات دیگر».[25]
بنابراین ثواب، دعا، استغفار، قرائت قرآن و اعمال دیگر که زنده ها برای میت هدیه می کنند، به آنها می رسد و میت نیز از آن بهره می برد
جهت اطلاع بیشتر به این مقاله «هدیه کردن ثواب قرائت قرآن به میت» در این سایت رجوع کنید
[1] http://binothaimeen.net/content/9230
[2] تبیین الحقائق شرح کنـز الدقائق 5/ 136، فتح القدیر 6/ 135.
[3] ابن قدامه ، الشرح الکبیر ، 2/ 425، المغنی5/ 79.
[4] ابن قدامه ، الشرح الکبیر ، 2/ 425، المغنی5/ 79.
[5] تبیین الحقائق شرح کنـز الدقائق 5/ 132.
[6] أضواء البیان 8/ 53.
[7] تبیین الحقائق شرح کنـز الدقائق 5/ 131.
[8] کشف الخفاء 2/ 282، ح: 2630، و گفت:رفاعی در تاریخ خود آن را از علی روایت کرده است.البانی گفته: این حدیث موضوع است. بنگرید: السلسلة الضعیفة 3/ 289، ح: 1290.
[9]تبیین الحقائق شرح کنـز الدقائق 5/ 132.
[10] سنن أبی داود 8/ 385، ح: 2714، سنن ابن ماجة 4/ 380، ح: 1438، البانی میگوید : ضعیف است. بنگرید: مختصر إرواء الغلیل 1/ 138، ح: 688.
[11] المستدرک على الصحیحین للحاکم 17/ 406، ح: 7654، بیهقی ، شعب الإیمان ، 3/ 485،ح: 1429. و این حدیث را البانی تصحیح نمود و اینگونه حدیث را نقل نموده است : "أن أنس بن مالک حدثهم أن نبی الله -صلى الله علیه وسلم-: «ضحى بکبشین أقرنین أملحین یطأ على صفاحهما ویذبحهما ویسمی ویکبر». بنگرید: صحیح وضعیف سنن النسائی 9/ 490، ح: 4418.
[12] تبیین الحقائق شرح کنـز الدقائق 5/ 132.
[13] صحیح البخاری 5/ 35، ح: 1208، صحیح مسلم 4/ 496، ح: 1539.
[14] ابن قدامه ، الشرح الکبیر ، 2/ 426.
[15] همان.
[16] شرح النووی على مسلم 1/ 25.
[17] صحیح البخاری 7/ 52، ح: 1817، صحیح مسلم 6/ 6، ح: 1936.
[18] صحیح مسلم 7/ 35، ح: 2375، سنن النسائی 8/ 464، ح: 2593.
[19] صحیح البخاری 9/ 321، ح: 2563، سنن أبی داود 8/ 79، ح: 2496.
[20] ابن قدامه ، الشرح الکبیر ، 2/ 425، المغنی 5/ 79.
[21] منح الجلیل شرح مختصر خلیل 3/ 177.
[22] المعجم الأوسط للطبرانی 19/ 444، ح: 11165. و کثیر ضعیف است. بنگرید: مجمع الزوائد ومنبع الفوائد 1/ 466.
[23] ابن قدامه ، الشرح الکبیر ، 2/ 425، المغنی5/ 79.
[24] سنن أبی داود 8/ 492، ح: 2785، مسند أحمد 17/ 231، ح: 8189. البانه گفته: ضعیف است. بنگرید: مشکاة المصابیح 1/ 380، ح: 1688.
[25] صحیح مسلم 5/ 75، ح: 1601، سنن النسائی 7/ 84، ح: 1957.
۹۸/۰۲/۱۸