رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

سوال
ناصر القفاری مانند همیشه در این مورد نیز از حربه  تهمت بهره می گیرد و شیعه را متهم می کند که با اعتقاد به مصحف علی (علیه السلام)، اضافاتی بر قرآن قائل اند،[1] اما به راستی محتوای این مصحف شریف زاید بر قرآن چیست؟ تفاوت اساسی آن با مصحف رایج در چه بوده و چه ویژگی های داشته است؟

پاسخ
با معرفی ویژگی هایی که منابع اهل سنّت برای مصحف علی (علیه السلام) ارائه می دهند، می توان به محتوای آن پی برد:

ابن سعد می نویسد: «إنّه (علیه السلام) کَتَبَهُ علی تنزیله»، قال (محمد بن سیرین) «فلو أصیب ذلک الکتاب کان فیه عِلمٌ».[2]

 ابن عبدالبر از ابن سیرین نقل می کند: « فبلغنی أنّه کتب [کتبه] علی تنزیله ولو أصیب ذلک لوُجِد فیه علم کثیر».[3]

صاحب «التسهیل لعلوم التنزیل» می نویسد: «فجَمَعَه علی ترتیب نزوله، و لو وُجد مصحفه لکان فیه علم کبیر ولکنه لم یوجد».[4]

 برخی (از مصاحف) سوره إقرأ را ابتدای قرآن قرار داده بودند «وهذا أول مصحف علی(رضی الله عنه)».[5] «قال محمد: فقلتُ لعکرمة ألّفُوه کما أُنزل، الأوّل فالأوّل؟ قال: لو إجتمعت الإنس والجنّ علی أن یُؤلّفوهُ هذا التألیف ما استطاعوا».[6]

 «و فیه أنّه کَتَب فی مصحفه الناسخ والمنسوخ و أنّ ابن سیرین قال: فطلبتُ ذلک الکتاب وکتبتُ فیه إلی المدینة فلم أقدر علیه».[7]

ابن عساکر روایات متعددی را در این خصوص گزارش می کند؛ از جمله از ابی الطفیل می آورد که علی (علیه السلام) بر منبر پس از حمد و ثنا، فرمود:

«یا ایّها الناس! سَلُونی قبل أن تفقدونی. فوالله ما بین لوحی المصحف آیة تخفی علیّ فیما أنزلت ولا أین نَزَلت، ولا ما عنی بها».[8]

 به نقل دیگر از او فرمود: «سَلونی عن کتاب الله، فإنّه لیس من آیة إلاّ وقد عرفتُ بلیلٍ نَزَلت، ام بنهارٍ، أم فی سهلٍ، أم فی جبل»،[9] در تعبیر دیگر آمده: «... ولا تجدون أحداً اعلم بما بین اللَّوحَین منّی، فَسلُونی».[10]

شهرستانی نیز گزارش مفصّل تر داده و از جزئیات بیشتری پرده بر می دارد که به دلیل اهمیت کلام او به عین کلام وی توجه کنید:

«وهو لَمّا فَرَغ عن تجهیز رسول  الله (صلی الله علیه وآله) و غُسله و تکفینه والصلوة علیه و دفنه، آلی أن لایرتدی برداء إلاّ لجُمعة حتی یجمع القرآن، إذ کان مأموراً بذلک أمراً جزماً. فجَمَعه کما اُنزل من غیر تحریف و تبدیل و نقصان؛ و قد کان أنّه أشار النبی (صلی الله علیه وآله) إلی مواضع الترتیب و الوضع، و التقدیم و التأخیر... و یروی أنه لمّا فَرَغَ من جمعه أخرجه هو و غلامه قنبر إلی الناس، و هم فی المسجد،...و قال لهم: هذا کتاب الله أنزله علی محمد9جَمَعتُه بین اللوحین. فقالوا: ارفع مصحف؛ لا حاجة بنا إلیه. فقال: والله لاترونه بعد هذا ابداً. إنّما کان عَلَیّ أن أخبرکم حین جمعتُه، فرَجَع به إلی بیته قائلاً: (و قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا)[11] وترکهم علی ما هم علیه؛ کما ترک هارون قوم أخیه موسی بعد إلقاء الحجة علیهم، وأعتذرلأخیه، بقوله: (... إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی)».[12]

یعقوبی می گوید: علی بن ابی طالب (علیه السلام) پس از وفات رسول الله (صلی الله علیه وآله)، قرآن را در هفت جزء تنظیم کرد که هر جزء شامل شانزده سوره و886 آیه بود، با یک سوره شمردن معوذتین که در مجموع 112سوره، 6202 آیه می شود. او این قرآن را بر شتری بار کرد و نزد مردم آورد و فرمود: «هذا القرآن قد جمعتُه».[13]

ابن ندیم زمان جمع آوری آن را سه روز می داند.[14]

مطالبی که همه از منابع اهل سنّت نقل شد، نکات زیر را به ارمغان می آورد:

1- این مصحف شریف علاوه بر ترتیب سوره های قرآن بر اساس تاریخ نزول، مشتمل بر حقایق فراوانی چون تبیین، تفسیر، تأویل، شأن نزول، ناسخ و منسوخ و ... بود[15] و این کار به امر رسول الله (صلی الله علیه وآله) و تعیین مواضع سوره ها[16] به املای آن حضرت و خط علی بن ابی طالب (علیه السلام)، صورت گرفته است. [17]

2- تفاوت این مصحف با مصحفی که در زمان عثمان مشهور شد، تنها در تقدیم و تأخیر سوره ها و ... نبود، بلکه همان گونه که از تعبیرات «فیه علم»، «فیه علم کثیر»، «لکان فیه علم کبیرٌ» «لو اجتمعت الإنس والجن...» و «لا تجدون أحداً أعلم بما بین اللوحین...» استفاده می شود، این مصحف مملو از دانش و حقایق نجات بخشِ بشر بوده است.

3- تعداد سوره ها و آیات آن با قرآن موجود هیچ تفاوتی نداشته است[18] آنچه این مصحف را ممتاز ساخته بود، حقایق و شرح و تبیین است که بر اساس «تنزیل» آن مکتوب شده بود. و واژه «تنزیل» براساس دیدگاه خود پژوهشگران اهل سنّت یعنی«اعلام»،[19] و اعلام، هم با نزول قرآن و هم با اعلام حقایقی که متن قرآن نیست، ولی سخن خداوند و وحی است، سازگار است؛ چنان که ابن قتیبه (م276ق)[20] و ابن حزم ظاهری (م456ق)[21]و علی حسن عریص،[22] به یک حقیقت وحیانی و تنزیلی معتقدند که قرآن نیست، ولی سخن خداوند هست.

بنابراین آنچه زاید بر متن قرآن در این مصحف شریف وجود داشته، کلمات وحیانی بوده که جبرئیل به رسول  الله (صلی الله علیه وآله) القا کرده و علی (علیه السلام) که بر اساس حدیث متواتر ثقلین،[23] عِدل قرآن است، به عنوان شرح و تفسیر و تأویل و تنزیل، آن را نوشته است و قطعاً درآن چیزی که خشم ناصر القفاری را فراهم کرده[24]ـ یعنی اسامی منافقین و طعن برخی از اصحاب ـ وجود داشته است؛ ولی این مسئله اولاً، به تحریف قرآن ربطی ندارد. ثانیاً، این مشکل از سوی خود اصحاب بود، نه خداوند و نه کسی دیگر. اینکه برخی سران صحابه در هنگام مرگ رسول الله (صلی الله علیه وآله)، آن گاه که قلم و دواتی خواست چیزی بنویسد تا بعد از او امت گمراه نشوند، گفتند:«ما شأنه أهَجَر؟»[25] (هذیان می گوید؟) و«قد غلبه الوَجَع»،[26] این عمل چه توجیهی دارد؟ با توهین و اسائه ادب به مقام رسول الله9 که حتّی ابن عباس را به گریه واداشت و آن روز را روز مصیبت بزرگ«إنّ الرّزِیّةَ کُلُّ الرَّزِیّة» خواند،[27] تا جائیکه پیامبر در آخرین لحظات عمرش به آن ها فرمود: «قومُوا» (بروید بیرون!)،[28] آیا این افراد از دیدگاه قفاری و هم قطارانش مستحق تمجید هستند؟

4- کلام شهرستانی که گفت جمع و ترتیب سوره ها به فرمان رسول الله (صلی الله علیه وآله) بود و سخن ابن ندیم مبنی براینکه علی (علیه السلام) در سه روز مصحفش را جمع آوری کرد، نه تنها دیدگاه شیعه را تقویت، که قطعی می سازد که قرآن در زمان رسول الله (صلی الله علیه وآله) جمع آوری شده بود[29] و امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مدت سه روز آن را آماده عرضه ساخت؛ زیرا معقول نیست حضرت آن را در طول سه روز از ابتدا جمع آوری کند؛ چه اینکه ابن حجر تصریح می کند که: «و قدکان القرآن کله کتب علی عهد النبی (صلی الله علیه وآله)، لکن غیر مجموع فی موضع واحد و لا مرتّب السُّور».[30] در نتیجه طبعاً ده ها سؤال پدید خواهد آمد؛ از جمله اینکه گفته می شود ابوبکر و پس از او عثمان، قرآن را با اقامه دو شاهد، از مردم پذیرفت و جمع آوری کرد چرا قرآنی که رسول الله (صلی الله علیه وآله) جمع آوری کرده بود، مورد توجه قرار نگرفت؟!

5- مضمون روایات اهل سنّت در این خصوص نه تنها با روایات شیعه در تعارض نیست، که کاملاً هماهنگ است، بلکه جزئیات بیشتری از مصحف علی (علیه السلام) بیان شده است. احادیث منقول در تاریخ مدینه دمشق و کلام شهرستانی، شاهد روشن این مدعاست.

ردّ نقش کلینی در اشاعه مصحف علی (علیه السلام)

ناصر القفاری مدعی شده است کلینی در شایع سازی مصحف علی (علیه السلام) نقش داشته است. پاسخ او از مباحثی که درباره محتوای این مصحف بود، کاملاً آشکار شد: اولاً، گزارش از این مصحف، در منابع اهل سنّت بیشتر است تا در اصول کافی. ثانیاً، کلینی امر غیرعادی و آنچه موجب طعن و نقص قرآن باشد، روایت نکرده است.

همچنین ببینید:

بررسی وجود مصحف امیرالمومنین (علیه السلام) از منظر علمای اهل سنت (1)

بررسی وجود مصحف امیرالمومنین (علیه السلام) از منظر علمای جماعت (3)

 

پی نوشت ها:        

[1].  اصول مذهب الشیعة، ج 1، ص 319.

[2]. الطبقات الکبری، ج 2، ص 338.

[3]. الإستیعاب، ج 3(القسم الثالث)، ص 974، رقم1633.

[4]. التسهیل لعلوم التنزیل، ج 1، ص 4.

[5]. الجامع لأحکام القرآن، ج 1، ص 59.

[6]. الإتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 117؛ مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 229.

[7]. همان.

[8]. تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 397.

[9]. همان، ص 398.

[10]. همان.

[11]. سوره فرقان، آیه 30.

[12]. سوره طه، آیه 94؛ مفاتیح الأسرار و مصابیح الأنوار، ج 1، ص 13؛ سلامة القرآن من التحریف، ص 413.

[13]. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 22.

[14].  الفهرست، ص 45.

[15].  سلامة القرآن من التحریف، ص227.

[16].  مفاتیح الأسرارو مصابیح الأنوار، ج 1، ص 13.

[17].  شواهد التنزیل، ج 1، ص 40؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 386؛ مع دکتور ناصر القفاری فی اصول مذهبه حول القرآن والتشیع، ص 325.

[18].  آن‌گونه که یعقوبی گزارش داد، 112 سوره و 6202  آیه در هفت جزء.

[19].  مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 1، ص 42.

[20]. تأویل المختلف الحدیث، ص313: «ویجوزأن یکون أنزله وحیا الیه کما تنزل علیه أشیاء من امورالدین، ولایکون ذلک قرآنا، کتحریم نکاح العمة علی بنت أخیها».

[21].  الاحکام فی أْصول الأحکام، ج 4، ص480: «ولکنا نقول: إنّها کانت وحیاً أوحاه الله تعالی إلی نبیّه9 مع ما أوحی إلیه من القرآن، فقرئ المتلو مثبوتاً فی المصاحف والصلوات، وقرئ سائر الوحی منقولاً محفوظاً معمولاً به، کسائر کلامه الذی هو وحی فقط...».

[22].  فتح المنان فی نسخ القرآن، ص 225- 227.

[23].  الطبقات الکبری، ج 2، ص 194؛ المعجم الکبیر، ج 3، ص66؛ ج 5، ص 154؛ المصنف، ج 7، ص176؛ السنن الکبری، ج 5، ص 45، کنزالعمال، ج 1، ص 186، رقم 944؛ ج 13، ص 104، رقم 363.

[24].  اصول مذهب الشیعه، ج 1، ص 321-322.

[25].  صحیح البخاری، ج 5، ص 137؛ فتح الباری، ج 8، ص 167، رقم 4431؛ الطبقات الکبری، ج 2، ص 244؛ صحیح  مسلم ، ج 3، ص 1259.

[26]. صحیح البخاری، ص 137؛ فتح الباری، ج 8، ص 167.

[27]. همان، شماره‌های 114، 3054، 3168، 4431، 4432، 5669، 7366؛ صحیح مسلم، ج 3، ص 1257، رقم 20.

[28]. فتح الباری، ج 8، ص 167، رقم 4432.

[29].  البیان فی تفسیرالقرآن، ص 246؛ آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن (موسوعة العلامة البلاغی) ج 1، ص 44.

[30].  فتح الباری بشرح البخاری، ج 9، ص 5، ذیل رقم 4988.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی