مبانی تکفیریان مسلّح (1)

پرسش
مبانی تکفیریان مسلّح چیست؟
شاید برای هر محققی این سوال مطرح شود که اساساً گروههای به اصطلاح سلفی جهادی و در واقع همان تکفیریان مسلح بر اساس چه مبانی و تفکراتی مسلمانان را متهم به کفر کرده و جان مال و ناموس آنها را حلال می دانند؟
پاسخ
مبانی مختلفی دست به دست هم داده تا آنها را به این تفکر خطرناک برساند برخی از این مبانی مشترک میان این دسته از تکفیریان مسلح و وهابیت میباشد و پارهای دیگر از این مبانی اختصاص به خودشان داشته و حتی وهابیت به آن اعتقاد ندارد.
در ادامه به مبانی آنها طی چند شماره مقاله به صورت سلسله وار اشاره خواهیم کرد تا بیش از پیش مبانی این جماعت روشن شده و ضعف و اشکالات آن نیز در ضمن منقّح شود.
اسلام، ایمان، تکفیر
اسلام در لغت کتاب و سنت استخدام شده است و معنای آن برخلاف زعم باطل گروه های افراطی دارای مفهومی مشکّک است چرا که اقل مراتب اسلام اقرار زبانی به شهادتین و بالاترین مراتب اسلام التزام به دستورات الهی و عمل کردن به جوارح و اعتراف قلبی نسبت به آنچه از خداوند به بندگان تکلیف شده است می باشد.
در لغت اسلام به معنای تسلیم اوامر خداوند بودن، انقیاد، ابراز خضوع و اظهار شریعت و التزام به سخنان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم آمده است. [1]
در کتاب نیز اسلام در معنای لغوی و اصطلاحی در پارهای چند از آیات استخدام شده است مانند:
آیه 72 سوره یونس
"امرت ان اکون من المسلمین "
۱۲۸ سوره بقره
"ربنا واجعلنا مسلمین لک ومن ذریتنا امه مسلمه لک"
۱۳۱ سوره بقره
"اسلمت لرب العالمین"
۱۳۲ سوره بقره
"فلا تموتن الا وانتم مسلمون "
۳۶ سوره ذاریات
"فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین"
و پارهای چند از آیات دیگر.
در روایات نیز اسلام گاهی در معنای لغوی و گاهی نیز با بیان ارکان، احکام و اعتقادات اسلامی در معنای اصطلاحی به کار رفته است.
در روایتی که مسلم در صحیحش و نسائی در کتاب سنن خود ذکر کرده اند می خوانیم:
"الاسلام ان تعبد الله و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلاة و توتی الزکاة و تحج البیت و تصوم رمضان"[2]
در روایت دیگری پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اسلام را اینگونه تشریح کرده اند:
"الاسلام ان تشهد ان لا اله الا الله وان محمدا رسول الله وتقیم الصلاه وتؤتی الزکاه وتصوم رمضان وتحج البیت ان استطعت الیه سبیلا قال صدقت قال فعجبنا له یساله ویصدقه قال فاخبرنی عن الایمان قال ان تؤمن بالله وملائکته وکتبه ورسله والیوم الاخر وتؤمن بالقدر خیره وشره قال صدقت قال فاخبرنی عن الاحسان قال ان تعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک"[3]
در این روایت اسلام تعریفی مستقل ایمان تعریف دیگری و احسان نیز دارای تعریف مستقلی است. بنابراین به نظر میرسد اسلام معنای بسیطی نیست و می توان آن را به دو بخش اسلام ظاهری که همان اعتراف لسانی به شهادتین است و اسلام حقیقی که عبارت از اعتقاد قلبی اقرار زبانی و التزام در عمل می باشد تقسیم کرد.
این دوگانگی برگرفته از کتاب و سنت است.
اما چه چیزی باعث ورود به اسلام می شود؟
بنابر صریح آیات قرآن اقرار زبانی برای ورود به اسلام و مسلمان شدن یک شخص کفایت میکند. بنابراین جان مال و ناموس او به عنوان یک مسلمان باید محترم شمرده شود.
خداوند تبارک و تعالی در آیه ۱۴ سوره حجرات می فرماید:
قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم
در این آیه خداوند بین اسلام و ایمان تفکیک قائل شده است و اسلام منافقان را پذیرفته اما ایمان آنها که همان اعتقاد قلبی و التزام در عمل باشد را نفی کرده است، بنابراین ورود به اسلام با صرف اقرار به شهادتین بدون التزام به هیچگونه عملی محقق می شود مگر اینکه انکار ضروری و یا فعلی که دلالت بر ارتداد بکند از او صادر بشود.
در شماره بعد مفهوم ایمان، کفر و تکفیر بررسی خواهد شد.
[1] . الفراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج7 ص266- الفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج3 ص 90
[2] . نسائی، السنن، ج 8 ص 110- مسلم، صحیح مسلم، ج 1ص 39
[3] . احمد، مسند احمد، ج 1 ص 51