مبانی تکفیریان مسلّح (3)

پرسش
کفر مخرج از ملّت چیست؟
پاسخ
اقسام کفر
پس از آن که روشن شد کفر به معنای خروج از اسلام و یا انجام دادن کاری است که دلالت بر خروج از حد و مرز اسلامی کند؛لازم است اقسام کفر را تبیین کرده تا بیش از پیش خلط و اشتباه های گروههای تکفیری اعم از وهابیان و یا تکفیریهای مسلح در مقوله کفر انگاری و تکفیر روشن شود.
اول: کفری که در اصطلاح به کفر اکبر و یا کفر جحود شناخته می شود خروج از اسلام و پشت کردن به آیین اسلام به معنای خروج از اسلام میباشد.
دوم: در مقابل این قسم از کفر قسم دیگری وجود دارد به نام کفر اصغر یا همان کفر در مقابل ایمان که در واقع ارتکاب افعالی است که خداوند از آنها نهی کرده است اگر چه ارتکاب آنها با اصل اسلام در تعارض نیست.
"الکفر صنفان احدهما الکفر باصل الایمان وهو ضده والاخر الکفر بفرع من فروع الاسلام فلا یخرج به عن اصل الایمان"[1]
ابن قیم شاگرد ابن تیمیه و از لیدرهای فکری تکفیریان می نویسد:
کفر دو نوع است اصغر و اکبر . کفر اکبر موجب خلود در جهنم است اما کفر اصغر موجب استحقلق عذاب است.
"امّا الکفر فنوعان کفر اکبر و کفر اصغر فالکفر الاکبر هو الموجب للخلود فی النار والاصغر موجب لاستحقاق الوعید دون الخلود"[2]
کسی که کافر به کفر اکبر شده باشد از دایره شریعت اسلامی خارج شده و اصطلاحاً او را مرتد می نامند که احکام خاصی بر آن مترتب می شود.
در اینکه تکفیر کردن و حکم کردن به ارتداد نیاز به اجتهاد و رعایت ضوابط مهمی دارد شکی نیست.
ملاک کفر اکبر چیست؟
امّا این که ملاک کفر اکبر چه چیزی میتواند باشد بحث مفصلی است که به صورت خلاصه متعرض آن خواهیم شد:
اول ارتکاب عملی که با شهادت به توحید منافات داشته باشد.
دوم ارتکاب عملی که با شهادت به رسالت در تضاد باشد.
اما انکار ضروری دین معال و بازگشتش به یکی از این دو است یعنی یا انکار شهادت به رسالت و یا انکار شهادت به توحید.
"ان الانکار الضروری بمجرده ومن حیث هو لا یستوجب الکفر والارتداد الّا اذا ادّى الى انکار الرساله وتکذیب النبی فیما جاء به"[3]
کفر مطلق و معین چیست؟
تقسیم دیگری که از کفر در لسان متسلفین یا همان تکفیریان به چشم می خورد کفر مطلق و کفر معین است.
کفر مطلق یعنی اینکه شخص با صدور فعل یا قولی زمینه ارتداد و حکم به کفر خود را محقق کرده باشد.
کفر چنین شخصی را در این مرحله کفر مطلق می نامند.
حال اگر که حاکم پس از فحص و بررسی ببیند عذری و یا دلیلی برای این قول یا فعل کفری وجود ندارد حکم به کفر آن شخص خواهد کرد که در این مرحله به آن کفر معین گفته میشود.
و ما اگر عذری مانند جهل، اضطرار و یا اجبار وجود داشته باشد حکم کفر و ارتداد بر او حمل نمی شود.
در مرحله تکفیر مطلق توجه به فعل مکلف بوده است و شخص مکلف مورد بررسی قرار نمی گیرد اما در مرحله تکفیر معین باید از شخص مکلف سوال شود که به چه دلیل این ناقص اسلام را مرتکب شده است و آیا عذری برای او وجود داشته است یا خیر؟
نواقض اسلام چیست؟
از نظرتکفیریان هر گاه جحد و انکار اصول مسلم دینی و یا ضروری ای از ضروریات دین به یکی از چهار محور قول، اعتقاد، شک یا فعل محقق شود، مکلّف از دایره اسلام خارج شده است.
قول مانند اینکه شخصی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم را سبّ کند.
اعتقاد مانند اعتقاد داشتن به شریکی برای خداوند.
فعل مانند سجده بر بت ها و یا اهانت به قرآن کریم.
و شک مانند شک در خبری که قرآن کریم بیان کرده است.
این چهار محور که خود دارای مصادیقی نیز هستند در اصطلاح تکفیریان به نواقض اسلام شناخته می شود.
نکته:
در این که دین مبین اسلام همانند سایر ادیان نواقضی دارد و با ارتکاب آنها شخص از دایره اسلام خارج می شود شکی نیست اما باید در نظر داشت که تکفیریان بهگونهای دایره این نواقص را موسع دانسته اند که بسیاری از مسلمین نیز بنابر نظر آنها کافر و خارج از دایره اسلام خواهند بود .
در شماره بعد به بررسی اشتباهات تکفیریان در توسعه نواقض اسلام خواهیم پرداخت.
[1] . مجلسی، بحارالانوار،ج 72 ص 164- جزری، ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج4 ص 186
[2] . الجوزیة، ابن قیم، مدارج السالکین، ج 1 ص 344
[3] . ابوالقاسم، الخویی، موسوعه الامام الخوئی، ج 23 ص 4