رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

روش شناسی وهابیت در تکفیر

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۴۳ ب.ظ

وهابیت و تکفیرِ مخالفین و تایید موافقین

یکی از روش‌ها و منهج‌های مورد استعمال در تکفیر مسلمانان  روش تأیید و مسلمان دانستن موافق اعتقاد وهابیت و تکفیر مخالفین است. پیشوای این فرقه یعنی محمد بن عبدالوهاب به‌خوبی از این روش در تکفیر مخالفین بهره برده است. محمد بن‌عبدالوهاب با صراحت اعلام می‌کند که اهل تبرک، اهل زیارت قبور و... و همچنین بادیه‌نشینان، به‌رغم اینکه شهادتین را به زبان جاری می‌سازند و بر اساس نظر علمایشان عمل می‌کنند، اما چون طبق نظر او عمل نمی‌کنند، کفرشان از یهود و نصارا شدیدتر است: «بسیار خوب گفته یکی از سلف که کفر این افراد (اهل تبرک، استغاثه و...) از کفر یهود و نصارا شدیدتر است».[1]او در کتاب کشف الشبهات پیروان خود را موحد می‌داند و در مورد آن‌ها این‌چنین تعبیر می‌کند: «یک عامی از موحدان، می‌تواند هزار عالم از مشرکان را شکست دهد».[2] و در مقابل علمای اسلام را با لفظ مشرک مورد خطاب قرار می‌دهد. او در پایان کتاب کشف الشبهات هر کس را که باعقیده او مخالف باشد، کافر می‌شمرد و ادعا می‌کند هر کس عملی که او کفر می‌داند انجام دهد یا سخنی بگوید که بوی کفر دهد، پس از ایمان کافر شده است.[3]او پا را از این فراتر نهاده و حتی برخی از صحابه را نیز چون با عقاید او همسانی ندارند را تکفیر نموده است.[4]  آلوسى  در کتاب‏ تاریخ نجد به این امر اذعان کرده است که وهابیان، مسلمانان را از انجام حج منع کرده و در تکفیر مخالفان خود مبالغه کردند.[5] در کتاب‏ السحب الوائله‏ نیز آمده است که: هرکس با محمد بن عبدالوهاب مخالفت مى‏کرد، او را تکفیر کرده و خونش را مباح مى‏دانست.[6]  برادر محمد بن عبدالوهاب نیز به این مطلب اشاره‌کرده است که بردارش هر کس را که مخالف او باشد کافر مى‏دانست.[7]

به‌عنوان نمونه به برخی از این افراد که به دلیل مخالفت با محمد بن عبدالوهاب تکفیر شده‌اند اشاره می‌کنم:

الف). سلیمان بن سحیم و پدرش‏

سلیمان بن محمد بن احمد بن على بن سحیم عنزى (متوفاى 1181 ق.) تا زمان حیات پدرش در نجد زندگى و تحصیل مى‏کرد؛ پس از وفات او، شهر ریاض را براى محل سکونت انتخاب کرد. وى خطیب، مدرس، مفتى و پیشواى مردم ریاض در آن زمان به شمار مى‏رفت،[8] اما با ظهور وهابیت به مخالفت و دشمنى با آنان پرداخت.

محمد بن عبدالوهاب در نامه‏اى به او مى‏نویسد:

اما تو! مردى جاهل، مشرک و دشمن دین خدا هستى. تو جاهلانى را که از دین اسلام متنفرند و شرک و دین پدرانشان را دوست دارند، به‌اشتباه مى‏اندازى وگرنه این جاهلان اگر قصدشان پیروى از حق بود، مى‏دانستند که کلام تو چه قدر فاسد است.[9]

و باز در نامه دیگرى تصریح مى‏کند که تو و پدرت دچار کفر صریح شده‏اید:

قبل از پاسخ به شما یادآورى مى‏کنم که تو و پدرت، گرفتار کفر آشکار، شرک و نفاق شده‏اید. تو و پدرت تا امروز معناى شهادت به لا اله الا الله را نمى‏فهمیدید، اگر خداوند در روز قیامت از من سؤال کند، من به این مطلب شهادت خواهم داد که تو و پدرت تا امروز معناى لا اله الا الله را نمى‏دانستید. من این مطلب را به‌صورت آشکار براى تو روشن کردم تا شاید به‌سوی خداوند بازگردى و وارد دین اسلام شوى؛ البته اگر خداوند تو را هدایت کند، وگرنه براى هرکسی که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد وضعیت شما روشن است و مى‏داند دشمنى با شما واجب است؛ همان‏طورى که خداوند فرموده است: هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى‏یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند.[10]

ب) شیخ عبدالله مویسى‏

یکى از مخالفان سرسخت محمد بن عبدالوهاب، شیخ عبدالله بن عیسى المویسى (متوفاى 1175 ق.) بوده است. او اهل شهر «حرمه» از شهرهاى منطقه «سدیر» در نجد بود و براى تحصیل به دمشق رفت و پس از رسیدن به مقام اجتهاد، به شهر خود بازگشت و کرسى تدریس و فتوا و قضاوت را به عهده گرفت و تا آخر عمر، منصب قضاوت و فتوا را در اختیار داشت.[11]

محمد بن عبدالوهاب نیز تندترین عبارت‏ها را در تکفیر او به‌کاربرده است؛ تا جایى که دریکی از نامه‏هایش مى‏نویسد: «من یقین دارم کفر کسانى که گنبد ابوطالب را مى‏پرستند، به یک‌دهم کفر مویسى و امثال او نمى‏رسد.»[12]

[1] . ...أنهم أکفر من الیهود والنصارى»(محمد بن عبدالوهاب،الرساله الشخصیه، موقع مشکاة، بی جا، بی تا، ص83), «لقد أحسن من قال من السلف: إن کفر هؤلاء أغلظ من کفر الیهود والنصارى» (علماء نجد الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417هـ ق، ج4، ص354).

[2] . ابن الوهاب، محمد، کشف الشبهات، اسکندریه، دار الایمان، بی تا، ص15.

[3] . ابن الوهاب، محمد، کشف الشبهات، اسکندریه، دار الایمان، بی تا، ص53.

[4] . علی زاده موسوی، مهدی، مبانی اعتقادی سلفی گری و وهابیت، قم، آوای منجی، چاپ اول، 1391ش، ص322-323.

[5] . آلوسى، شهاب الدین سید محمود، تاریخ نجد، تحقیق محمد بهجة اثرى، مکتبة دار المدبلولى، قاهره، بى‏تا، ص 94.

[6] . ابن‏حمید، محمد بن عبدالله ابن‏حمید، نجدى حنبلى مفتى مکه، السحب الوائله على ضرایح الحنابله، مکتبة امام احمد، بى‏جا، بى‏تا، ص 276.

[7] . ابن‏عبدالوهاب، سلیمان، الصواعق الهیه فى الرد على الوهابیه، چاپ سوم: دار الشفقه، استانبول 1399 ق، ص 4.

[8] . آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن، علماء نجد خلال ثمانیة قرون، دار العاصمه، 1419ق، ج 2، ص 381.

[9] . علماء نجد الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417هـ ق، ج 10، ص 39.

[10] . علماء نجد الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417هـ ق، ج 10، ص 31.

[11] . آل بسام، عبدالله بن عبدالرحمن، علماء نجد خلال ثمانیة قرون، دار العاصمه، 1419ق، ج 4، ص 364.

[12] . علماء نجد الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ

الاعلام، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ

ششم، 1417هـ ق، ج 13، ص 111.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی