آیا علمای اهل سنت برای توسل و زیارت به آیه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ..»استدلال کرده اند؟

علمای اهل سنت میگویند: میان حال حیات پیامبر (ص) و حال مماتش فرقی نیست، معتقدند آیه «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ. . . ، هم شامل زمان حیات و هم شامل پس از حیات مىشود و از این آیه توسل و رفتن برای زیارت قبر پیامبر (ص) را ثابت کرده اند.
یکی از آیاتی که برای اثبات توسل و زیارت به آن استناد می شود آیه: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»[1]
و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى آنکه با اذن خداوند فرمان برده شود و اگر آنان هنگامى که به خود ستم کردند (از راه خود برگشته و) نزد تو مىآمدند و از خداوند مغفرت مىخواستند و پیامبر هم براى آنان استغفار مىکرد قطعاً خداوند را توبهپذیر و مهربان مىیافتند
تردیدی نیست که در زمان حیات پیامبر (ص) این کار انجام میگرفت، احدی هم در این شک و شبههی ندارد، یعنی همه معتقدند که اگر مسلمانان در حال حیات رسول خدا (ص) خدمت آن حضرت میرفتند و از ایشان درخواست دعا میکردند، دعای آن حضرت در حق آنان مستجاب میشد. و این نوع توسل و زیارت انجام می شده است
ولی اکنون کلام در این است که آیا بعد از رحلت آن حضرت، باز این آیه به قوت خود باقی است یا باقی نیست؟ وهابی ها میگویند این آیه فقط منحصر به زمان حیات رسول خدا (ص) است و شامل زمان بعد از حیات نمی شود حال سوال این است علمای اهل سنت از هر چهار مذهب در این خصوص چه نظری دارند آیا آنها برای توسل و زیارت برای بعد از ممات به این آیه استدال کرده اند یا خیر؟ از هر کدام از مذاهب در این خصوص دلیل بیاورید؟
علمای اهل سنت میگویند: میان حال حیات پیامبر (ص) و حال مماتش فرقی نیست، معتقدند آیه «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ. . . ، هم شامل زمان حیات و هم شامل پس از حیات مىشود و از این آیه توسل و رفتن برای زیارت قبر پیامبر (ص) را ثابت کرده اند لذا از هر یک از مذاهب به صورت جدا سخنانی از بزرگانشان نقل می کنیم تا مشخص شود که آنها از این بر خلاف برخی مانند وهابیان، توسل را برای بعد از ممات نیز فهیمده اند
ابتدا اقوال چند تن از بزرگان شافعی را نقل می کنیم بعد در مقالات جداگانه به اقوال دیگر مذاهب نیز اشاره می کنیم
ابن کثیر دمشقی شافعی
ابن کثیر که از شاگردان ابن تیمیه بشمار می رود و اهل سنت از او به بزرگی یاد می کنند در خصوص این آیه عمومیت را فهیمده و چنین می نویسد:
وقوله :« ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما » یرشد تعالی العصاه والمذنبین إذا وقع منهم الخطأ والعصیان أن یأتوا الی الرسول (ص) فیستغفروا الله عنده ویسألوه أن یستغفر لهم فإنهم إذا فعلوا ذلک تاب الله علیهم ورحمهم وغفر لهم ولهذا قال : «لوجدوا الله توابا رحیما[2]خداوند در این آیه بندگان گناهکار خود را ارشاد می کند که اگر از آنان خطا و عصیانی از آن ها سر زد ، نزد قبر رسول خدا (ص) بیایند و استغفار کنند و از آن حضرت هم بخواهند که برای او طلب استغفار کند اگر بندگان گنهگار این کار را انجام دهند ، خداوند به سوی آنان بر می گردد آن ها را مورد رحمت و مغفرت خود قرار می دهد و به همین دلیل ( که استغفار پیامبر (ص) در آیه شرط شده گناه شما را خداوند می بخشد .
وی در ادامه به یک قضیه تاریخی که مشهور بوده نیز استناد می کند: وقد ذکر جماعه منهم: الشیخ ابو نصر بن الصباغ فی کتابه « الشامل » الحکایه المشهوره عن العتبی ، قال : کنت جالسا عند قبر النبی (ص) فجاء اعرابی فقال : السلام علیک یا رسول الله ، سمعت الله یقول : « وأنهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما .» وقد جئتک مستغفرا لذنبی ، مستشفعا بک الی ربی ، ثم انشأ یقول :
یا خیر من دفنت بالبقاع اعظمه فطاب من طیبهن القاع والاکم
نفسی الفداء لقبر انت ساکنه فیه العفاف وفیه الجود والکرم
ثم انصرف الاعرابی ، فغلبتنی عینی ، فرأیت النبی ﴿ص﴾ فی النوم فقال : یا عتبی ، الحق الاعرابی فبشره أن الله قد غفر له[3]
جماعتی از بزرگان اهل سنت از جمله ابو نصر بن الصباغ در کتاب الشامل خودش ، حکایت مشهوری را از عتبی نقل کرده است . عتبی گفت : کنار قبر پیامبر (ص) نشسته بودم ، اعرابی آمد و گفت : سلام بر تو ای رسول خدا (ص (من از خداوند شنیدم که می فرمود …من نزد تو آمدم که برای گناهان من طلب استغفار کنی و من را نزد خداوند شفاعت کنی ، در ادامه هم شعری سروده..
بعد از سرودن شعر برگشت ( گفت) حالت خواب به من دست داد و پیامبر (ص) را در خواب دیدم که فرمودند : ای عتبی ،برو پیش اعرابی و به او بشارت بده که خداوند گناهان تو را بخشید.
ابن کثیر شافعی ابتدا به آیه قرآن استدلال کرده و برای این که ثابت کند که این آیه عمویمت دارد و مخصوص زمان حیات پیامبر (ص) نیست به یک حکایت هم استناد کرده است
محمد بن عمر نووی شافعی
وی نیز که از فقهاء و علمای شافعی می باشد، توسل و شفاعت و زیارت به پیامبر (ص) را از آیه برداشت کرده و چنین گوید:
خاتمه : «یستحب استحبابا مؤکدا زیاره رسول الله (ص) فأنها من أعظم القربات وانجح المساعی »…مستحب مؤکد است زیارت قبر رسول خدا (ص) ؛ زیرا از بزرگترین چیزهایی است که انسان را به خدا نزدیک می کند و از بهترین تلاش هایی است که به ثمر می رسد ؛ یعنی انسان را ناامید نمی کند .
در ادامه شیوه سلام کردن به رسول خدا (ص) را ذکر کرده و می نویسد: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا نبی الله ، السلام علیک یا حبیب الله ، السلام علیک یا صفوه الله
سپس چنین می نویسد:
ویتوسل به (ص) فی قضاء حوائجه ویستشفع به الی ربه سبحانه وتعالی ویدعو لنفسه ولوالدیه واولاده ولمن احب بما احب ویختم دعاءه بآمین وبالصلاه علی رسول الله (ص) ومما ینبغی أن یقول فی دعائه : اللهم إنک قلت وقولک الحق : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما » نساء /۶۴ . اللهم إننا سمعنا قولک وأطعنا أمرک وقصدنا نبیک هذا (ص) مستشفعین به إلیک من ذنوبنا وما أثقل ظهورنا من أوزارنا تائبین إلیک من زللنا معترفین بخطایانا وتقصیرنا ، اللهم فتب علینا وشفع نبیک هذا صلی الله علیه و آله فینا … بعد از سلام دادن به رسول خدا (ص) به ایشان توسل کنید برای طلب حاجت و شفاعت به او نزد خداوند سبحان و برای خود و پدر و مادر و فرزندان ودوستانت دعا کنید و در آخر آمین بگویید . شایسته است که ما در دعایمان این را بگوییم : خدایا خودت فرمودی و قول تو حق است ….خدایا ما حرف تو را شنیدیم ودستور تو را اطاعت کردیم . ما نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) تو آمدیم و ایشان را شفیع قرار دادیم برای بخشیدن گناهانمان ، گناهانی که بر پشت ما سنگینی کرده[4]
سمهوری شافعی
وی نیز که از بزرگان و محدثین و مورخین شافعی مذهب می باشد: در ابتدا به عقل و اجماع و روایات زیادی و در ادامه به آیه قرآن کریم برای توسل استدلال می کند :
وبالکتاب لقوله تعالی : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاؤوک.. لحثه علی المجیء إلیه والاستغفار عنده واستغفاره للجائین وهذه رتبه لاتنقطع بموته» از ادله ما برای توسل به رسول خدا (ص) این آیه است ؛ چون خداوند مردم را تشویق کرده است که نزد ایشان بیایند تا استغفار کنند و رسول خدا (ص) هم برای آن ها استغفار کند . این مقام و رتبه ایشان با مردن آن حضرت اقطع نمی شود .در صفحات بعد علت قطع نشدن این مقام را بیان می کند: وقد استغفر لکل من المؤمنین والمؤمنات لامر الله له به فی کتابه ، فإذا وجد المجیء واستغفار الجائی تکملت الامور الموجبه لتوبه الله ورحمته ….
وقد فهم العلماء من الآیه العموم ، واستحبوا لمن أتی القبر أن یتلوها ویستغفر الله تعالی ، واوردوا حکایه العتبی الآتیه فی کتبهم مستحسنین وذکرها ابن عساکر فی تاریخه و ابن جوزی فی مثیرالعزم وابن نجار بأساتیدهم إلی محمد بن حرب الهلالی ، قال : أتیت قبر النبی ( صلی الله علیه و آله) فزرته ، جلست بحذائه ، فجاء اعرابی …. بل روی ابو سعید السمعانی عن علی (علیه السلام) قال : قدم علینا اعرابی بعد ما دفنا رسول الله (صلی الله علیه و آله) بثلاثه ایام ، فرمی نفسه علی قبره وحثی من ترابه علی رأسه وقال : یا رسول الله (صلی الله علیه و آله ) قلت سمعنا قولک ووعیت عن الله سبحانه وما وعینا عنک وکان فیما انزل علیک « ولو انهم إذ ظلموا جاؤوک …» وقد ظلمت نفسی ، وجئتک تستغفر لی ، فنودی من القبر : إنه قد غفر لک . [5]
علما از این آیه عموم را فهمیده اند ؛ یعنی هم زمان حیات را شامل می شود و هم زمان ممات را و مستحب دانسته اند که هر کس به زیارت قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) می آیند ، این آیه را بخوانند و از خداوند طلب استغفار کنند و آن حضرت هم برایشان طلب استغفار کنند. علما حکایت عتبی را هم در کتاب های خود بیان کرده و آن را تحسین نموده اند
در ادامه بیان می کند که این حکایت عتبی در چه کتابهایی نقل شده است .
دمیاطی شافعی
وی نیز از آیه زیارت و توسل را برداشت کرده است می نویسد: (والحاصل) زیاره قبر النبی (صلی الله علیه و آله) من افضل القربات ….لأن حقه (صلی الله علیه و آله ) علی امته عظیم ….زیارت قبر نبی (صلی الله علیه و آله) از بهترین چیز هایی است که انسان را به خدا نزدیک می کند ؛ پس شایسته است که بر آن حریص باشد و از آن دوری و تخلف نکند ، خصوصا بعد از حج ؛ زیرا این از حق ایشان است بر امت او ….
در صفحه بعد نحوه سلام کردن به رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را می آموزد :کسی که به زیارت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) می رود باید قلبش را از هر گونه مسئله دنیوی پاک کند ، تا شایسته این شود که فیض نبوی که مختص زوار مؤدب ایشان است را داده شود.
در ادامه بعد از اتمام زیارت حضرت زهرا (س) اشاره می کند که دوباره به مکان اول یعنی نزدیک قبر پیامبر (ص) برگشته و زیارت و توسل را نسبت به پیامبر (ص) چنین ادامه می دهید که در اینجا به آیه« و لو انهم اذ ظلموا..» تمسک کرده است
ثم یرجع إلى موقفه الأول قبالة وجهه الشریف فیقول الحمد لله رب العالمین اللهم صل على سیدنا محمد وعلى آل سیدنا محمد السلام علیک یا سیدی یا رسول الله إن الله تعالى أنزل علیک کتابا صادقا قال فیه ) ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما ( وقد جئتک مستغفرا من ذنبی مستشفعا بک إلى ربی ..[6]
بنابراین بزرگان شافعی از این آیه عمومیت توسل و زیارت را برای بعد از ممات نیز برداشت کرده اند بر خلاف آنچه که امثال ابن عثیمین معتقد هستند که آیه منحصر در زمان حیات رسول خدا (ص) است
لازم به یاد آوری است فعل در سیاق شرط افاده عموم مىکند. همچنانکه این تیمیه گوید: «والفعل نکرة، وهی فی سیاق الشرط تقتضی العموم».[7]
این یک قاعده است که هرگاه فعل در سیاق شرط قرار گیرد، افاده عموم مىکند؛ زیرا فعل در معناى نکره است و معناى مصدر نکره را در ضمن خود دارد و نکره هرگاه در سیاق نفى یا شرط قرار گیرد، افاده عموم مىکند لذا در آیه مورد نظر نیز فعل در سیاق شرط است و شرط نیز «لو» می باشد لذا آیه عمومیت دارد و شامل زمان حیات و زمان ممات پیامبر (ص ) می شود.
وحید خورشیدی
[1] نساء آیه 46
[2] ابن کثیر قرشی دمشقی ، تفسیر قرآن العظیم ، متوفای ۷۷۴ هـ ، بیروت، دارالفکر، چاپ دار ابن حزم ، ج 1 ص 520
[3] همان، تفسیر قرآن العظیم ، متوفای ۷۷۴ هـ ، چاپ دار الحزم ، ج 1ص ۵۰۳
[4] نووی الجاوی ، ابی المعطی محمد بن عمر ، نهایه الزین فی ارشاد المتدئین ، متوفای ۱۳۱۶ ، چاپ دار الکتب العلمیه ، ص ۲۱۴ به بعد
[5]سمهودی ، علی بن محمد بن احمد ، خلاصه الوفاء بإخبار دار المصطفی ، متوفای ۹۲۲ هـ ص ، 45 به بعد
[6] أبو بکر (المشهور بالبکری) عثمان بن محمد شطا الدمیاطی الشافعی ، إعانة الطالبین على حل ألفاظ فتح المعین (هو حاشیة على فتح المعین بشرح قرة العین بمهمات الدین) ، ج 2 ص 315، باب الحج ، ناشر: بیروت ، دار الفکر للطباعة والنشر والتوریع ، چاپ اول ، 1418 هـ - 1997 م
[7] ابن تیمیه، المستدرک على مجموع الفتاوى ج5ص 24