جماعت ناشناخته اخوان المسلمین در اروپا
جنبش اخوانالمسلمین در آلمان روابط نزدیکی با تشکیلات «رؤیا الملّة» برقرار کرد؛ تشکیلاتی که با نام «میلّی گوروش» (در ترکی استانبولی به معنای: دیدگاه ملّی) سازمان فعال دینی در محافل مهاجران تُرک در این کشور شناخته می شود. این ارتباط مورد توجه سازمان اطلاعات داخلی آلمان قرار گرفت و در گزارش های سالانه خود از آن با عنوان «سازمانی متشکل از افراطگرایان خارجی» یاد کرده و نوشت: علیرغم اینکه سرکردگان «رؤیا الملة» مدعی اهتمام به دموکراسی هستند و از تمایل خود به دیدگاه مهاجران تُرک مبنی بر ادغام در جوامع اروپایی سخن می گویند، ولی تعدادی از سرکردگان آن، دموکراسی و ارزش های غربی را نکوهش می کنند.
«میلّی گوروش» تمام مساجد این تشکیلات را با عنوان «الفاتح» نامگذاری می کند. هدف از این نامگذاری، جاودانه ساختن نام «سلطان محمد فاتح» یکی از پادشاهان قدرتمند امپراتوری عثمانی است. وی پایه های امپراتوری بیزانس (روم شرقی) را درهم شکست. او کشورها و شهرهای بسیاری را فتح کرد؛ از جمله: «کورنته»، «گالاتا»، «آرگوس» و «جنوا». در محاصره «بلگراد» و فتح آن، شخصا فرماندهی ارتش را بر عهده داشت و پس از آن بر «تیرانبرون» یونان سیطره یافت. در سال 1462، «رومانی» و «بوسنی و هرزگوین» را به تصرف درآورد و «آلبانی» و «قونیه» را به امپراتوری عثمانی ملحق کرد. در سال 1476، مجارستان و «مولداوی» را فتح کرد. «اولفکوته» می گوید: شخصیت سلطان محمد فاتح و نقش او در تاریخ گسترش اسلامی باعث شد تا تشکیلات «میلّی گوروش» هر مسجدی که می سازد را به نام او نامگذاری کند تا وی نماد گسترش نفوذ تازه اسلام در اروپا گردد.
«نجمالدین اربکان» پدر معنوی
این تشکیلات در سال 1986 در شهر «کاتالونیا» تأسیس شد. «نجمالدین اربکان» نخستوزیر اسبق ترکیه و رئیس فقید حزب «رفاه» پدر معنوی این تشکیلات به شمار می رود. سرویسهای اطلاعاتی آلمان تعداد اعضای آن را 40 هزار نفر و تعداد هواداران آن را بیش از 100 هزار نفر برآورد می کنند. لذا بزرگ ترین تشکیلات در کشور آلمان شناخته می شود و ریاست آن را از سال 2001 برادرزاده اربکان یعنی «محمد صبری اربکان» بر عهده دارد. این تشکیلات، 30 انجمن فعال، 511 مسجد و نمازخانه، 1091 کارگاه دینی و 2137 انجمن مربوط به جوانان و زنان را در بر می گیرد. مجله ای دینی به نام Milli Gazete و شبکه ای تلویزیونی به نام Kanal7در اختیار دارد و به کمک آن ایدئولوژی و تفکرات خود را در جامعه تُرکتبار آلمان ترویج میکند. بودجه این تشکیلات حدود 250 میلیون یورو برآورد می شود.
انجمن های بسیاری به این تشکلات وابستهاند؛ مانند: «اتحاد الجمعیات الإسلامیة فی برلین/ اتحادیه انجمن های اسلامی برلین»؛ «اتحاد الجمعیات الإسلامیة فی مقاطعة نیدرساکس/ اتحادیه انجمن های اسلامی در استان نیدرساکس»؛ «اتحاد الجمعیات الإسلامیة فی بریمن/ اتحادیه انجمن های اسلامی در بِرمَن»؛ «اتحاد الجمعیات الإسلامیة فی فستفالیا/ اتحادیه انجمن های اسلامی در وِسْتفالِن».
«دنیس پوشنر» در کتاب خود با عنوان «بنیادگرایان اسلامی در آلمان پس از حوادث 11 سپتامبر» از روابط نزدیک «میلّی گوروش» با حزب «عدالت و توسعه» سخن می گوید. از سال 2002 که این حزب در ترکیه قدرت را به دست گرفت، وی از کمک های سخاوتمندانه آن برخوردار بوده است و در مقابل، موقعیت این حزب را در میان جامعه تُرکتبار آلمان تثبیت میکند و آنان را به حمایت از این حزب فرامی خواند. اربکان در 15 آوریل 2000 در شهر «هاگن» گفت: انتظار می رود که تعداد مسلمانان در اروپا در سال 2040 به 40 میلیون نفر برسد و از حق حاکمیت دین اسلام برخوردار گردند؛ زیرا با افزایش طبیعی جمعیت و زاد و ولدهای فراوان میان مسلمانان، آمارشان بالا می رود و تعداد شهروندان اصلی کاهش مییابد.
تشکیلات اروپایی جماعت «رؤیا الملّة» کنفرانسی گسترده برگزار کرد که در نوع خود نخستین کنفرانس در شهر «آرنهایم» هلند به شمار می رود. نجمالدین اربکان در افتتاحیه این کنفرانس، سخنان تندی علیه نظام سکولار اروپا ایراد کرد. او در مورد مشکلات ادغام آلمان شرقی و غربی و ارزش های اروپایی هشدار داد و گفت: «غرب پس از سقوط دیوار برلین و فروپاشی کمونیسم، اسلام را دشمنی می بیند که باید آن را نابود کند». سرویس های اطلاعاتی آلمان در یکی از گزارش های خود درباره این تشکیلات، اهداف محرمانه آن را فاش کردند؛ اهدافی مبنی بر ترویج تفکر اسلام افراطی، ردّ سکولاریسم و دموکراسی غربی. او خاطرنشان کرد: دستورالعمل های واقعی آن با برنامه های تشکیلات هم پیمانش یعنی اخوانالمسلمین تفاوتی ندارد، جز اینکه «رؤیا الملة» در گفتمان خصومتآمیز خود درباره ارزش ها و ادغام در جامعه غربی، صریح تر عمل می کند. این دو تشکل در بسیاری از اقدامات و فعالیت های سیاسی و دینی با یکدیگر همکاری دارند.
«پترا رامساور» در کتاب خود با عنوان «آینده اخوانالمسلمین؛ راهبرد محرمانه؛ معضل جهانی آنان» تأکید می کند: پس از حمله اخیر که ضربه ای کاری به اخوان در مصر بود، اهمیت شبکه بین المللی آن و تشکیلات بین المللی اش افزایش یافت.
پیوندهای سببی تشکیلاتی
رهبران این دو جماعت (اخوان و رؤیا الملّة) برای تحکیم روابط تشکیلاتی و دینی و حمایت آن تصمیم گرفتند تا روابط خانوادگی مبتنی بر پیوندهای سببی ایجاد کنند؛ لذا «ابراهیم الزیات» با «صبیحة اربکان» خواهر «محمد صبری اربکان» ازدواج کرد که مادر او مدیریت تشکیلات بزرگ و مهم زنان در آلمان را بر عهده دارد. پدر الزیات امامجماعت مسجد «ماربورگ» است. بقیه اعضای خانواده نیز تشکل ها و انجمن های اسلامی متعددی را اداره می کنند. «آدو آلفکوتی» پژوهشگر امور جماعت های اسلامی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه «لونبرگ» آلمان می گوید: خاندان اربکان و الزیات مدیریت شبکه هایی را بر عهده دارند که متشکل از تشکلهای فعال است و می کوشد تا افراطگرایی اسلامی را در محافل ترکی، عربی و اسلامی در آلمان ترویج دهد.
دو جماعت اخوان و «رؤیا الملّة» فعال هستند و درصددند تا تأثیرات سیاسی خود را افزایش دهند و به دو نماینده رسمی جامعه مسلمان در سراسر آلمان تبدیل شوند. در کنار بودجه این دو سازمان که با سخاوت پرداخت می شود، مساجدشان خدمات اجتماعی ارائه می-دهند؛ همایش هایی برگزار می کنند و نشریات سیاسی و دینی را در میان شرکتکنندگان توزیع می کنند. این دو جماعت می کوشند تا فعالیت های آشکار خود را بر اساس قوانین آلمان انجام دهند. سازمان اطلاعات داخلی در گزارش خود بدین نکته توجه می کند و می گوید: تهدید اسلامگرایان برای آلمان در درجه نخست از سوی تشکیلات «رؤیا الملّة» و گروه های وابسته به آن احساس می شود. این گروه ها دیدگاه های اسلامگرایان را در چارچوب قانونی منتشر می کنند؛ ولی می کوشند تا تمام مسلمانان مقیم آلمان را به برداشتی مشخص از قرآن و دین ملزم کنند؛ لذا باید با حمایت آشکار آن از گذشت و آزادی دینی، با احتیاط برخورد کرد. «اولفکوته» در کتاب خود با عنوان «جنگ در شهرهای ما؛ اسلامگرایان افراطی چگونه درصدد سیطره بر آلمان هستند؟» می نویسد:
«مشکل واقعی این است که سیاستمداران و سرویسهای امنیتی در آلمان به جماعت اسلامی اخوان و «رؤیا الملة» با دیدگاهی بسیار متفاوت می نگرند. آکادمی معتبر کاتولیک در برلین، در گردهمایی ادیان که در سال 2002 برگزار شد، از الزیات دعوت کرد تا از دیدگاه مسلمانان سخن بگوید. از سوی دیگر سیاستمداران و نهادهای مسیحی به مناسبت های گوناگون با «رؤیا الملة» ارتباط می گیرند ... من اسناد و اطلاعاتی در اختیار دارم که از ارتباطات «رؤیا الملة» با هسته هامبورگ حکایت دارد؛ هسته ای که حملات تروریستی سپتامبر 2001 در واشنگتن و نیویورک را انجام داد. با این وجود، علی رغم اینکه مقامات سیاسی می دانند این جماعت امنیت ملی آلمان و به صورت کلی اروپا را تهدید می کند، ولی به صورت منظم با نمایندگان آن دیدار می کنند و درباره مسائل مهاجرت و ادغام به بحث و تبادل نظر می پردازند».
مجله «میلّی گازِِت» می نویسد: «رؤیا الملة» در واقع سپری است که برادران ما را از ذوب شدن در اروپای بربر (وحشی) حفظ می کند. دفتر سازمان اطلاعات داخلی در توصیف این کوشش ها می گوید: «رؤیا الملة» و انجمن اسلامی درصددند تا تشکل ها و اتحادیه های ملی و منطقه ای مسلمانان را به سیطره خود درآورند؛ اتحادیه ها و تشکل هایی که به عنوان طرفهای گفتوگوی دولت (مانند مقامات کلیسا) و برای گسترش نفوذ این دو تشکل از اهمیت بسزایی برخوردارند. پژوهشگران آلمانی معتقدند که آنان (اخوان و رؤیا الملّة) موفق شده اند به هدف خود برسند. برای مثال: «احمد خلیفه» دبیرکل انجمن اسلامی در آلمان (وابسته به اخوان) در پارلمان به عنوان نماینده اسلام حاضر می شود و پارلمان درباره مسائلی مانند گذشت دینی، وضعیت مسلمانان و امور مختلف آنان با او گفتوگو می کند.
فساد سرکردگان و تأمین مالی تروریسم
دادستان کل آلمان در 20 مارس 2009 به این افراد اتهاماتی وارد کرد: «اوزگر اوجنجو» دبیرکل جدید تشکیلات «میلّی گوروش»؛ «ابراهیم الزیات» رئیس انجمن اسلامی در آلمان؛ «مازیک آیمان» دبیرکل شورای مسلمانان در آلمان. اتهامات این افراد عبارت است از: فساد، افراطگرایی دینی و مخالفت با قوانین رایج. پلیس در دفاتر کار و خانههایشان به مدارک محکمی دست یافته است که آنان را محکوم می کند.
دادستان در کنفرانس مطبوعاتی یادآور شد: این تشکل ها سالانه بودجه ای دولتی به مبلغ نیممیلیون یورو دریافت می کردند، ولی استفاده درستی از آن نداشتند. بخشی دیگر به واسطه افراد و نه شبکه های انتقال بانکی، به گروه های افراطی در عراق، غزّه، افغانستان، مصر و پاکستان انتقال یافته و بخش سوم بودجه را خود به جیب زده اند.
راهبردهای محرمانه
رامساور در کتاب خود تأکید می کند: پس از حمله اخیر و ضربه کاری به اخوان در مصر، اهمیت شبکه بین المللی آن و تشکیلات بین المللی افزایش یافت. همکاری بین المللی کنونی، مشابه وضعیتی است که در سال 1994 رخ داد. در آن زمان در هر کشور، شورایی مشورتی وجود داشت که بازرس کل را انتخاب می کرد و یک مجلس شورای بین المللی متشکل از 130 عضو نیز وجود داشت که وظیفه آن انتخاب فرمانده کل بود.
آمارهای دولتی آلمان در سال 2007 نشان می دهد که از میان 82 میلیون شهروند آلمانی، حدود 3.5 میلیون نفر را مسلمانان تشکیل می دهند. پس از مسیحیان، مسلمانان بزرگ ترین اقلیت دینی در این کشور شمرده می شوند. نیمی از مسلمانان تُرک تبار هستند و تعدادشان به 1.8 میلیون نفر می رسد. گرایش شهروندان آلمان به اسلام در سال های اخیر افزایش ملموسی داشته؛ بهطوریکه برآوردها حاکی از آن است که تعداد گرویدگان به اسلام تا سال 2007 به 4 هزار نفر می رسد.