رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

انتفاضه های بهار عربی در اواخر سال 2010 آغاز شد. جماعت سلفی کویت در سال های پس از بهار عربی، تغییر و تحولات مثبتی تجربه کرد. این جماعت برجسته ترین و باسابقه ترین جماعت سلفی در این کشور شناخته می‌شود. در پی موجی از اعتراضات ضددولتی در سال 2011، خاندان حاکم یعنی «صباح» تصمیم گرفتند تا از جماعت سلفی برای مقابله با معارضان حمایت کنند. در نتیجه، این جماعت در نهادهای دولتی قدرت گرفت و در راستای گسترش روابط بین-المللی خود نیز فعال شد.

ارتباط میان افراد بلندپایه در حکومت و جماعت سلفی در کویت، در واقع شاخصی برای روابط پیچیده دولت های عربی و گروه های اسلامی قلمداد می رود. این روابط با ائتلافات بی ثبات و عمل‌‌گرا شناخته می شود؛ لذا هر دو طرف می کوشند تا با استفاده از شبکه های گسترده روابط، مزایای بیشتری را ا از طرف مقابل بگیرند. این امر در زمینه قدرت سیاسی نمود بیشتری دارد. گذشته از این‌که دولت ها همواره مایلند سیاست مشت آهنین را در مورد گروه های اسلامی به‌کارگیرند، صحنه سیاسی کویت به گونه‌ای است که دیری نخواهد پایید صعود سلفی ها به ضرر آنان خواهد شد.
از آن‌جا که جماعت سلفی، بیشتر با عنوان «احیاء التراث/ احیای میراث» شناخته می شود، انجمن خیریه بین المللی خود را نیز برای تیمّن و تبرک «جمعیة إحیاء التراث الإسلامی/ انجمن احیای میراث اسلامی» نام‌گذاری کرده است. جماعت سلفی از سال 1981 در سیاست‌گذاری پارلمان کویت شرکت داشته و نمایندگان جناح سیاسی آن یعنی «فراکسیون سلفی ـ اسلامی» در قوه مقننه حضور دارند؛ درحالی‌‌که «انجمن احیای میراث اسلامی» و «فراکسیون سلفی ـ اسلامی» به صورت رسمی دو گروه مستقل به شمار می روند؛ ولی «رازی معروف» می گوید: این دو انجمن، دو بازوی بنیان گذار جماعت سلفی هستند و روابط مستحکمی با یکدیگر دارند؛ به‌‌گونه‌ای که مسئولان «انجمن احیای میراث اسلامی» در برخی مناطق کویت مسئولیت داشتند تا ستادهای انتخاباتی «فراکسیون سلفی- اسلامی» را سامان دهند.
نظام سیاسی کویت در نوع خود در میان کشورهای خلیج بی نظیر است؛ زیرا نمایندگان احزاب گوناگون در پارلمان این کشور حضور دارند. قوه مقننه، قوه ای متنفذ است و از انتخابات نسبتا آزادی برخوردار می باشند. این امر می تواند فرصت‌های بسیاری برای معارضان سیاسی ایجاد کند؛ ولی همچنان پست های اصلی سیاسی در این کشور در دست خاندان «صباح» است و برای حفظ سیطره خود بازی «توازن» را در پیش گرفته اند تا بدین وسیله با مخالفان خود مقابله کنند یا آنان را از صحنه خارج سازند؛ لذا برای تقسیم عرصه سیاسی، بر اساس منافع خود فعالیت می کنند.
برای مثال: دولت در دهه شصت و هفتاد میلادی به دویست‌‌هزار نفر از افراد قبایل ‌که تا پیش از این تابعیت نداشتند، تابعیت کویتی داد. در مقابل از این افراد خواسته شد تا در انتخابات به کاندیدا های دولت رأی بدهند. بدین وسیله آنها توانستند از سنگین شدن کفه به نفع معارضان چپ گرا و ملی عرب جلوگیری کنند؛ معارضانی که بیشتر آنان در شهرها تمرکز داشتند.
خاندان صباح در دهه هفتاد و هشتاد به حمایت سیاسی و مالی از اخوان‌‌المسلمین روی آورد تا جایگاه اجتماعی و سیاسی این جماعت را تقویت کند. از سوی دیگر، بار دیگر ملی گرایان برجسته عرب را سرکوب کرد. همزمان افراد نزدیک به خاندان حاکم، به جریان سلفی پیوستند تا به وسیله این جریان، از سیطره اخوان بر عرصه اسلام سنی در کویت جلوگیری کنند.
جریان سلفی با حمایت تشکیلاتی و مالی توانستند با اخوان و «انجمن اصلاح اجتماعی» وابسته به آن رقابت کنند. انجمن اصلاح، انجمنی خیریه است که پیش از سال 1991 حزبی سیاسی بود. «فهد احمد الصباح» یکی از شخصیت های برجسته خاندان حاکم، حمایت مالی گسترده ای از سلفی ها داشت که به موجب آن، سلفی ها توانستند انجمن ویژه خود با عنوان «انجمن احیای میراث اسلامی» را تأسیس و از آن به عنوان سرپوشی سیاسی برای فعالیت های خود استفاده کنند.
جماعت سلفی از آب گل آلود سیاسیِ پس از انتفاضه های بهار عربی در سال 2011، بیشترین بهره را برد. اعتراضات در کویت به تغییر فوری نظام نیانجامید؛ ولی جریان معارض و چندجانبه ای ایجاد کرد که خواستار اصلاح سیاسی و جلوگیری از فساد بود. این معارضان که در نوامبر 2011 دولت را سرنگون کردند، از گروه های قبیله ای، افراط‌‌گرایان اسلامی و شخصیت های لیبرال تشکیل شده بود. اخوان نیز ائتلاف سابق خود با افراد نزدیک به خاندان حاکم را لغو کردند و به جمع تظاهرکنندگان پیوستند؛ لذا نمایندگان و تصمیم‌‌گیرندگان نزدیک به دولت، اخوانی ها را عاملان اصلی اعتراضات معرفی کردند.
فضای باز سیاسی کویت یعنی ائتلاف سیاسی میان خاندان حاکم و سلفی ها در یک نقطه مشخص به پایان می رسد. زمانی که منافع خواص اقتضا کند که از جماعتی دیگر حمایت کند، جماعت سلفی به آسانی سرنگون خواهد شد؛ همان اتفاقی که پس از اعتراضات سال 2011 برای اخوان‌‌المسلمین افتاد.
در مقابل، جماعت سلفی بر اساس تفسیر خود از متون اساسی اسلام (قرآن و سنت) شورش عیه حاکم مسلمان و شرعی را جایز نمی دانست. آنان این دیدگاه خود را در خطبه‌‌های نماز جمعه، سخنرانی های دینی، روزنامه ها و شبکه های اجتماعی مطرح کردند. این موضع باعث شد تا سلفی ها نزد خاندان حاکم موقعیت بهتری بیابند؛ ولی از سوی دیگر، برای آنان آسیب هایی نیز به همراه داشت؛ زیرا شبکه حامی جماعت سلفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه حامیان دولت و گروه حامیان معارضان. بیشتر معارضان دولت به سرکردگی «خالد سلطان بن عیسی» سیاستمدار کهنه کار سلفی کویت تصمیم گرفتند تا از «فراکسیون سلفی ـ اسلامی» و «انجمن احیای میراث اسلامی» کناره گیری کنند.
همچنین بسیاری از مردم کویت، جماعت سلفی را حامی مطلق خاندان حاکم به شمار آوردند. این امر محبوبیت سلفی ها را کاهش داد. از سوی دیگر، کاندیداهای جماعت سلفی، در انتخابات نوامبر 2016 نتوانستند حتی یک کرسی در پارلمان کسب کنند؛ ولی علی رغم این شکست، به ائتلاف خود با خاندان صباح پایبند ماندند.
«صباح احمد الجابر الصباح» امیر کویت، در پاسخ به این اعتراضات، در اواخر سال 2012 پارلمان را منحل کرد. این امر به انتخابات جدید و زودهنگام در اوایل سال 2013 انجامید. معارضان این انتخابات را تحریم کردند؛ لذا قوه مقننه جدید در حالی شکل گرفت که اساسا حامی دولت بود. از سلفی های حامی دولت نیز با واگذاری پست های مهم به آنان قدردانی شد. برای مثال: «علی العمیر» یکی از سرکردگان برجسته آنان به سمت وزارت نفت و سپس وزارت کار منصوب شد.
ابزار اساسی بومی‌‌سازی که خاندان صباح به کار بستند، باعث شد تا جماعت سلفی از قدرت سیطره بر بخش اسلامی در کویت برخوردار شوند. این بخش، نهادهای اسلامی وابسته به دولت را در برمی گیرد، مانند: بیت‌‌الزکاة، وزارت اوقاف و امور اسلامی و دبیرکلی اوقاف. سلفی ها و اخوان‌‌المسلمین از دهه هشتاد میلادی برای نفوذ در این نهادها با یکدیگر رقابت می کنند و معمولا اخوانی های باتجربه بر آن سیطره داشته اند؛ ولی وقتی اخوان موقعیت خود را نزد خاندان حاکم از دست داد، حامیان سلفی خاندان حاکمان توانستند سیطره خود را بر این شبکه اساسی، ارزشمند و مبتنی بر روابط دینی افزایش دهند.
«بیت‌‌الزکاة» در سال 1982 تأسیس شد و به عنوان یک نهاد دولتی مستقل و موظف به جمع آوری زکات و سرمایه‌‌‌گذاری در امور خیریه در داخل و خارج کویت کار خود را آغاز کرد. در واقع اخوان‌‌المسلمین بودند که ایده تأسیس بیت‌‌الزکاة را مطرح کردند و تا سال 2014، یعنی زمانی که «عبدالقادر العجیل» مدیر آن بازنشسته شد، سیطره خود بر این نهاد را حفظ کردند. در ادامه، دولت «ابراهیم صالح» یکی از اعضای جماعت سلفی را به عنوان جانشین وی منصوب کرد و تعدادی از کارمندان این نهاد که وابسته به اخوان بودند را بازنشسته یا اخراج نمود و سلفی ها یا افراد حامی دولت که به جریان های مشخصی وابسته نبودند را جایگزین آنان کرد.
حضور روزافزون سلفی ها در وزارت اوقاف و امور اسلامی به صورت فزاینده ای خود را نشان داد. همانند آنچه در بیت‌‌‌الزکاة رخ داد، کارمندان وابسته به اخوان از این وزارتخانه اخراج شدند و در بسیاری از موارد، سلفی های نزدیک به جماعت سلفی جایگزین آنان گردیدند. اکنون بیشتر رؤسای واحدهای این وزارتخانه و معاون وزیر «فرید العمادی» سلفی هستند. در نتیجه، ائمه جماعت سلفی افزایش چشم‌گیری یافتند،تا جایی که برخی کویتی ها می گویند: اکنون بیشتر مساجد تحت سیطره سلفی ها قرار دارد.
همچنین بسیاری از سلفی ها در دبیرکلی اوقاف یعنی نهاد ناظر بر اوقاف اسلامی به مشاغلی دست یافتند. این نهاد با اهداف مشخص خیرخواهانه تأسیس شد. در واقع دبیرکل اوقاف است که تصمیم می گیرد از چه کسانی باید حمایت شود و فعالیت هایی مندرج در اساسنامه اوقاف در کجا باید عملی شود؛ لذا دست‌‌یافتن بر پستی کلیدی در این نهاد ممکن است سودهایی کلان در پی داشته باشد و به گسترش شبکه باندبازی بیانجامد. علی رغم تلاش های هدفمندی که برای محدود کردن جماعت اخوان صورت می گیرد و برخلاف شرایطی که بر بیت‌‌الزکاة و وزارت اوقاف و امور اسلامی حاکم است، اخوان‌‌‌المسلمین همچنان تأثیر بسیاری بر دبیرکلی اوقاف دارد.
هیئت های خیریه بین المللی سلفیت
خاندان صباح پس از حمایت مالی گسترده از سلفی ها به آنان فرصت داد تا شبکه های خود را در کشورهای دیگر بگسترانند. نقش چشم‌گیر این جماعت در نهادهای اسلامی کویت باعث شد تا برای طرح های خیریه خارجی خود به منابع مالی دست یابد و بتواند از این منابع برای تأثیرگذاری هر چه بیشتر «انجمن احیای میراث اسلامی» و افزایش قدرت آن استفاده کند.
خیزش جدید انجمن پس از سه دهه حضور در بیش از 50 کشور بوده است. از سال 1987 و در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، این انجمن در پاکستان فعال بود و به پناهندگانی که قصد عبور از مرزهای اقغانستان را داشتند، کمک می کرد. کویتی ها برای حمایت مالی از فعالیت های بشردوستانه آمادگی بسیاری نشان دادند؛ این امر سبب شد تا جماعت سلفی در سراسر جهان گسترش یابد. دیگر فعالیت های «انجمن احیای میراث اسلامی» عبارت است از: کمک رسانی به مسلمانان جنگ‌‌زده؛ سرمایه‌‌‌گذاری انبوه برای کاهش شدت فقر؛ ساخت مدارس و سرپرستی هزاران نفر از مبلّغان.
بیت‌‌‌الزکاة مثال خوبی است که نشان می دهد چگونه جماعت سلفی در سایه سرکردگی جدید سلفیت و مدیریت بر این مؤسسه، پس از سال 2011 از منابع دولتی برای اهداف خیرخواهانه استفاده کرد؛ زیرا بیت‌‌الزکاة با انجمن های خیریه اسلامی کویت همکاری می کرد و آن را به انجام طرح های کمک‌رسانی خارج از کشور موظف می ساخت. یکی از کارمندان ارشد بیت‌‌الزکاة می‌گوید: سهم برنامه های ویژه انجمن «احیای میراث اسلامی» در سایه حضور سلفی ها افزایش یافت. سلفی های خارجی که از نظر ایدئولوژی به جماعت سلفی نزدیک هستند، به کویت سفر کرده اند تا با مسئولان بیت‌‌الزکاة گفت‌وگو کنند. آنان بر این باورند که مدیریت جدید، در مقایسه با دوره پیشین، فرصت ها و منابع مالی بیشتری برای آنان فراهم می سازد.
وزارت اوقاف و امور اسلامی، امکانات مشابهی برای حمایت دینی فراهم آورد؛ چراکه بخش ارتباطات خارجی وابسته به آن، بر بنای مراکز اسلامی در خارج از کشور نظارت دارد و علمای دینی کویت را برای ایراد سخنرانی در آن کشورها اعزام می کند. در واقع سلفی های خارجی ای که با جماعت سلفی در ارتباط هستند، نسبت به گذشته، از حمایت مالی این وزارتخانه بیشترین بهره را می برند. یکی از کارمندان سابق این وزراتخانه تصریح کرد که اگر کسی بخواهد به فرصت مالی خوبی دست یابد، باید از حمایت جماعت سلفی برخوردار باشد.
تأثیر فزاینده این جماعت، دلیل دیگری نیز دارد: امروز نهادهای خیریه، بسیاری از کمک های مالی خود را از تاجران کویتی نزدیک به امیر و خانواده های ثروتمند حاکم دریافت می کنند. کویتی های راست گرا نیز معمولا کمک های مالی خود را به انجمن های خیریه اهدا می کنند تا در تأمین بودجه طرح های مشخصی مانند ساخت مسجد یا بیمارستان سهیم باشند. از آن‌جا که اکنون جماعت سلفی با خاندان حاکم روابط نزدیکی دارد، انجمن «احیای میراث اسلامی» برای این‌گونه طرح ها بودجه بیشتری دریافت می کند.
وزارت اوقاف و امور اسلامی هر ساله همایش اسلامی «اصلاح و تغییر» را برگزار می کند. در سال‌‌های اخیر، سلفی های سراسر جهان برای شرکت در این همایش دعوت شده اند. یکی از کارمندان انجمن «احیای میراث اسلامی» تصریح کرد که این همایش، فرصت بسیار خوبی برای گردهمایی سلفی های هم فکر فراهم می کند و افق های جدیدی را به روی سلفیت می گشاید. این انجمن چند سال قبل، به همین شکل توانسته است حضور خود را در کشور «نیوزیلند» تثبیت کند.
آمارهایی مبنی بر مقایسه گسترش بین المللی گروه های سلفی در دست نیست. با این وجود، در مناطقی که احتمال آن نمی رود نیز تأثیرگذار ظاهر شده‌‌اند؛ مثلا می توان این وضع را در کشورهایی مانند کامبوج ملاحظه کرد که بیشتر ساکنان آن بودایی هستند و مسلمانان تنها 4 تا 5 درصد جمعیت آن را تشکیل می دهند. از سال 1991 که نظام کمونیستی مورد حمایت ویتنام سقوط کرد، هزاران انجمن خیریه بین المللی در این کشور تأسیس شد که فعال ترین آن انجمن خیریه مالزی و خلیج بود. انجمن های کویتی حضور کمرنگی داشتند و به دو انجمن «اصلاح اجتماعی» و «هیئت جهانی خیریه اسلامی» وابسته به اخوان‌‌المسلمین محدود می شدند؛ ولی علی رغم آن، انجمن «احیای میراث اسلامی» در محافل مسلمانان کامبوج بسیار مؤثر ظاهر شده است. این مؤسسه خیریه در اواسط دهه نود تأسیس شد و از آن زمان با همکاری یک نهاد داخلی غیردولتی، شبکه ای آموزشی ایجاد کرد که بیش از 30 مدرسه در تمام استان ها را شامل می-شود. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مؤسسه ساخت بیمارستان در استان «کندال» بود که با همکاری دیگر مؤسسات خیریه کویتی صورت گرفت. همچنین برای کاهش شدت فقر، طرح هایی را اجرا کرد و صدها تن از مبلّغان کامبوجی را تحت پوشش قرار داد.
از سال 2013 فعالیت های انجمن در کامبوج به صورت چشم‌گیری افزایش یافت. به یُمن توانمندی‌‌های مالی روزافزون این جماعت، این انجمن، دامنه فعالیت های خود را گسترش داد تا مدارس داخلی دخترانه را نیز در بر بگیرد. تا سال 2016 تنها یک مدرسه دخترانه در استان «تبونگ خموم» وجود داشت که 740 دانش آموز دختر در آن مشغول به تحصیل بودند؛ ولی اکنون ساخت مدارس جدید برای 1100 دانش آموز دختر در دو مقطع ابتدایی و راهنمایی به پایان رسیده است. در سال 2017 مؤسسه خیریه در استان جنوبی «کامپوت» دو مدرسه دخترانه دیگر را نیز افتتاح کرد. کار ساخت این مدارس از سال 2016 آغاز شده بود.
حمایت دولت کویت از سلفی ها باعث شد تا نفوذ این جماعت در خارج افزایش یابد؛ ولی در داخل کویت به سهل‌‌‌انگاری در امور معنوی اسلام و پرداختن به منافع سیاسی متهم شد. امروز در جلسات دروس دینی شیوخ وابسته به این جماعت، تعداد انگشت‌‌شماری حاضر می شوند؛ حال آن‌که چند سال پیش، ده ها و بلکه صدها نفر پای درس آنان می نشستند. 
از زمانی که جماعت سلفی در انتخابات پارلمان کویت شرکت می‌کند، شکست آن در انتخابات سال 2016 نخستین شکست این جماعت به شمار می رود؛ زیرا هیچ‌‌یک از کاندیداهای آن نتوانستند به پارلمان راه یابند. فضای باز سیاسی کویت یعنی ائتلاف سیاسی میان خاندان حاکم و سلفی ها در یک نقطه مشخص به پایان می رسد. زمانی که منافع خواص اقتضا کند که از جماعتی دیگر حمایت کند، جماعت سلفی به آسانی سرنگون خواهد شد؛ همان اتفاقی که پس از اعتراضات سال 2011 برای اخوان‌‌المسلمین افتاد.
اختلاف میان اخوان‌‌المسلمین و خاندان صباح اختلافی قطعی نیست. بسیاری از مردم کویت از جمله برخی از کارمندان نهادهای دولتی اشاره می کنند که سلفی ها برای مدیریت بیت‌‌الزکاة و وزارت اوقاف و امور اسلامی، کادرهای موفقی در اختیار ندارند؛ حال آن‌که اخوانی ها در این زمینه از شایستگی بیشتری برخوردار بودند. این امر، خاندان حاکم را به بازسازی روابط با جماعت اخوان سوق می دهد که نفوذ دوباره این جماعت را در مراکز اسلامی به دنبال خواهد داشت و از سوی دیگر سلفی ها را به حاشیه خواهد راند؛ زیرا محبوبیت آنان نیز اساسا دچار تناقض گردیده است.
میان چکش و سندان
پیوستن خاندان حاکم به جماعت سلفی، نمونه ای آشکار است که عملکرد نظام سیاسی کویت و چگونگی تأثیر و تأثر جنبش های اسلامی در آن را نشان می دهد. سلفی ها به سبب حمایت از خاندان حاکم، در نهادهای اسلامی وابسته به دولت جایگاه برجسته ای یافتند و با استفاده از این موقعیت، بر نفوذ داخلی و خارجی خودافزودند. با این وجود، این رابطه که با تکیه اسلام‌‌‌گرایان بر حمایت از دولت شکل گرفته بود، برای حاکمان کویت فرصتی فراهم آورد تا گروه‌‌های اسلامی را تجزیه کنند؛ همان سیاستی که برای تجزیه دشمنان غیردینی خود به‌‌کار بستند. 
در روابط اسلام‌‌گرایان با خاندان حاکم، اشکالاتی اساسی وجود داشت که به خاندان صباح اجازه داد تا گروه های اسلامی را در میان دو گزینه نامطلوب قرار دهند: اگر به حمایت همه‌‌جانبه از خاندان حاکم برمی خاستند تا ظرفیت های دینی خود را تقویت کنند، محبیوبیت خود را از دست می دادند و اگر موضعی خصمانه در برابر خاندان حاکم می‌گرفتند، منافع آنان به خطر می افتاد. اعتقاد رایج مبنی بر تبعیت کورکورانه سلفی ها از خاندان حاکم، در عمل، اعتبار جماعت سلفی را خدشه دار کرد و تنها خاندان صباح می توانستند از این معضل بهره ببرند. خاندان حاکم در صورت برهم خوردن توازن با حفاظت از مرکز اصلی قدرت توانستند از بازی پیچیده سیاسی در کویت موفق بیرون آیند.

* این مقاله بخشی از مجموعه پژوهش های اسلام سیاسی است که مرکز «کارنِگی غرب آسیا» آن را منتشر کرده است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی