امامت امام علی(ع) -حقانیت امام علی(ع) -واقعه غدیر خم
يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ق.ظ

اگر پیامبر می خواست برای خود جانشین انتخاب کند پس موروثی و سلطنت می شود چیزی که پیامبر و قرآن با آن مخالف هستند غدیر برای ابراز علاقه پیامبر به علی بوده چه طور امامت علی را ثابت می کنید؟
پیش از پاسخ به این سوال، توجه شما را به یک نکته جلب می کنیم و آن اینکه چگونه ممکن و عقلایی است که پیامبر اکرم(ص) حدود صد و بیست هزار حاجی را که تازه از سفر پر مشقت حج بر گشته اند در هوای گرم شبه جزیره عربستان سه روز در منطقه ای نگه دارد و دستور دهد هر که جلوتر رفته باید برگردد و هر که عقب مانده باید برسد آنوقت همه را جمع کند و بگوید مردم علی را دوست داشته باشید!!!. یا به قول شما ابراز علاقه نسبت به حضرت علی کند!!!. آیا این عمل از یک انسان عادی معقولانه است تا چه رسد به پیامبر خدا ؟ آیا این ابراز علاقه نیاز به اینهمه مقدمه چینی و در نتیجه جمع کردن تمام حاجیان خسته و رنجور با آن شرائط سخت آندوران دارد؟ آیا خداوند تنها به خاطر ابراز علاقه به پیامبرش وحی می کند که اگر این عمل را انجام ندهد (فما بلغت رسالته) همه رسالتش پوچ و بیهوده میشود؟ آیا تنها دلیل نزول وحی و قرائت آیه الیوم اکملت لکم دینکم گفتن و ابراز علاقه پیامبر به حضرت علی بوده است؟ آخر کدام انسان عاقل و منصفی به چنین اعتقادی گرفتار می شود؟به هر حال در پاسخ به سوال شما در مورد موروثی بودن خلافت و امامت، به طور کلی در مورد همه ائمه علیهم السلام و به طور خاص در مورد حضرت علی علیه السلام به نکات ذیل دقت بفرمایید:
بی تردید امامت و خلافت موروثی نیست تا از خلیفه یا پیامبر قبل به فرزندش به ارث برسد،(گو اینکه حضرت امیر علیه السلام فرزند پیامبر نبود تا این اشکال بر ایشان وارد شود) ولی متأسفانه به جهت اشتباه در فهم عقاید شیعه امامیه گروهی از اهل سنت از روی جهل یا کینه توزی شیعه را متهم نموده اند که امامت را موروثی می داند، لذا مناسب است درباره این موضوع بحث کنیم و به اثبات برسانیم که چرا شیعه در عین این که خلافت و امامت را موروثی نمی داند، آن را در ذریه پیامبر(ص) خلاصه می کند؟
پاسخ ما به ایرادهایی که در این خصوص گرفته اند این است که:
۱ـ شیعه امامیه بر این مطلب اجماع دارد که تنها راه تعیین امام، نصّ از جانب خداوند متعال و معرّفی از جانب رسول خدا(ص) و امامان معصوم است، و لذا به آیه شریفه: (یا أیُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ) تمسّک می کنند که پیامبر اکرم(ص) مأمور ابلاغ ولایت امام علی(ع) از جانب خداوند به مردم بوده است. پس در حقیقت اراده و مشیّت الهی بر نصب شخصی لایق برای امامت است که با وحی به پیامبر(ص)، او مأمور ابلاغ است، از همین رو، آن بزرگوار بر امامت یکایک اهل بیت تصریح کرده است. (این مطلب به تواتر در کتب اهل سنت به نقل از پیامبر اکرم ذکر شده است) پس این سخن هیچ ربطی به وراثت ندارد.
۲ـ با مروری بر ادله امامت و ولایت علی بن ابی طالب و سایر ائمه(ع) از قبیل حدیث غدیر، ثقلین و دیگر ادلّه پی می بریم که خداوند متعال و رسولش اصرار اکید بر نصب امام علی(ع) و سایر اهل بیت(ع) بر امامت و ولایت داشته اند. آیا می توان گفت که این همه تأکید جنبه خویشاوندی داشته و پیامبر(ص) می خواسته داماد و نوه هایش را به حکومت برساند تا به نوایی برسند، و با این روایات در صدد برپایی حکومت موروثی بوده است؟
مشکل اساسی این است که مابین «واقع» و «حقّ» فرق نمی گذاریم و آنچه را که واقع شده می خواهیم حقّ بدانیم در حالی که این چنین نیست. اهل سنت چون واقع خارجی را با انتخاب ابوبکر می بینند، حقّ را هم از این دید می بیند و می گویند او بر حقّ بوده است. یا اگر شیعه به دنبال اهل بیت و در رأس آنان علی بن ابی طالب(ع) است، در صدد موروثی کردن حکومت و خلافت رسول خدا(ص) است ولی مشکل اساسی چیز دیگری است ما باید تابع حقّ باشیم؛ حقّ همان چیزی است که در کتاب و سنت آمده و عقل نیز مؤیّد آن است و کتاب، سنت و عقل بر غیر اهل بیت معصوم(ع) تطبیق نمی کند.
۳-از کسانی که این شبهه را ساخته اند سؤال می کنیم که مراد از وراثت در امامت چیست؟ اگر مقصود آن است که امامت باید در یک قبیله خاص باشد که این را خود رسول خدا(ص)، بنابر نصوص متواتر، در مصادر فریقین به آن اشاره کرده است.
جابر بن سمره می گوید: «با پدرم محضر رسول خدا رسیدیم، شنیدیم که فرمود: این امر ـ دنیا ـ تمام نمی شود تا آن که دوازده خلیفه بر آنان حکومت کنند. آن گاه سخنی فرمود که بر من مخفی شد، به پدرم عرض کردم: رسول خدا(ص) چه فرمود؟ پدرم در جواب گفت: رسول خدا(ص) فرمودند: همه آنان از قریشند.»( صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳، کتاب الاماره، باب: «الناس تبع لقریش و الخلافة لقریش».)
این آقایان چگونه می توانند به این سؤال پاسخ دهند که:امامت و خلافت تنها در قریش چه معنایی دارد؟ هر توجیهی که ایشان در این روایت و امثال آن دارند، ما قبول می کنیم. طبعاً هیچ توجهی ندارند جز این که بگویند امامت و خلافت به قابلیت هاست و این قابلیت ها را خداوند در قریش قرار داده است. همین توجیه را ما درباره اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بیان می کنیم. اگر مراد از وراثت آن است که بگوییم به صرف این که این ها اولاد پیامبرند و امام علی(ع) داماد او است، باید امام باشد ولو قابلیت این مقام را نداشته باشد، قطعاً شیعه امامیه به این معنا معتقد نیست.
4ـ با مراجعه به کتاب های کلامی شیعه امامیه، در مبحث امامت، پی می بریم که آنان برای امام چندین شرط از جمله: عصمت، افضل بودن، علم لدنّی و... قائلند. حال اگر امامت نزد آنان موروثی است دیگر بیان این شرط ها چه معنایی دارد؟ این شرط ها چیزی جز بیان لیاقت ها نیست، که به استناد روایات و تاریخ، در غیر اهل بیت(ع) وجود ندارد.
5ـ اگر آن گونه که این شبهه گران می گویند حکومتِ موروثی شعار حکومت های مادّی است و انبیا باید از آن منزه باشند، چه فرق است بین پیامبر اسلام(ص) و دیگر پیامبران و بین حکومت دائمی و موقت؟ با آنکه حکومت وراثتی را، با در نظر گرفتن قابلیّت ها در انبیاء گذشته مشاهده می کنیم:
خداوند متعال می فرماید: (أمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً)؛( نساء (۴)، آیه ۵۴) «یا حسد می ورزند با مردم چون آنها را خدا به فضل خود بهره مند نمود که البته ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت فرستادیم و به آنها فرمانروایی بزرگ عطا کردیم.»
از سوی دیگر می بینیم که برخی از انبیاء، امامت یا نبوت را برای ذریه خود می خواستند که این، در حقیقت با دادن شایستگی به آنان از جانب خداوند متعال است.
درباره حضرت ابراهیم(ع) می خواهیم: (وَ إذِ ابْتَلى إبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأتَمَّهُنَّ قالَ إنّى جاعِلُکَ لِلنّاسِ إماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتى قالَ لا یَنالُ عَهْدى الظّالِمینَ)؛( بقره (۲)، آیه ۱۲۴.)«[بیاد آر] هنگامی که خداوند ابراهیم را به اموری چند امتحان فرمود و همه را به جای آورد خدا بدو گفت من تو را به پیشوایی خلق برگزیدم عرض کرد این پیشوایی را به فرزندان من نیز عطا خواهی کرد؟ فرمود: [آری اگر شایسته آن باشند] عهد من هرگز به ستمکاران نمی رسد.»
در این آیه خداوند حکومت موروثی و نسبی را به طور مطلق نفی نکرده بلکه از خصوص ستمگران از ذریه حضرت ابراهیم(ع) نفی نموده است. از این رو معلوم می شود که ذریه و نسل حضرت ابراهیم(ع) و هر پیامبر دیگری در صورتی که ظالم نباشند، چه ظلم به خدا، چه ظلم به خلق و چه ظلم به نفس، نداشته باشند می توانند مقام امامت و رهبری جامعه را به عهده گیرند.
و نیز حضرت موسی از خداوند می خواهد که از اهلش کسی را به عنوان وزیر خود قرار دهد. متعال از قول حضرت موسی می فرماید: (وَ اجْعَلْ لى وَزیرًا مِنْ أهْلى هارُونَ أخى).( طه، ۳۰.)
6ـ شاید علت این که امامت، خلافت و یا نبوّت در نسل پیامبر سابق قرار می گیرد با ضمیمه لیاقت های لازم این باشد که پیامبر(ص) با ثبوت نبوت و کمالاتش، در قلب ها جا گرفته و در میان مردم محبوبیّت خاصی پیدا می کند. مردم نیز در صورتی که کسی را دوست بدارند وابستگان صالحِ او را نیز دوست می دارند و هر کسی که مورد محبت قرار گرفت در صدد اطاعت از فرامین او بر می آیند، از همین رو بهترین افراد برای امامت و جانشینی و یا نبوت، ذریّه و نسل آن پیامبراند، هر چند آن را مطلق نمی دانیم، بلکه قیدها و شرط هایی را که از جمله عصمت و افضل بودن و... است نیز در امام معتبر می دانیم.(شیعه شناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی، ج ۲، صص: ۴۹۵ـ۴۹۹)