رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

بوکو حرام که در سال 2007 م تاسیس شده بوده از سال 2009 م به سمت خشونت تغییر جهت داد و از آن زمان به بعد با قریب به 27000 قربانی در کامرون، نیجر، نیجریه و چاد به مرگبارترین گروه سلفی جهادیست جهان تبدیل شده است.

کتاب سدیک ابا و لاوالی دان دانو برای نخستین بار بر اساس اظهارات کسانی که روزگاری شخصیات رده بالای بوکو حرام بوده اند تصویری از واقعیت های درونی بوکو حرام را عرضه می کند. سفر به دنیای مخفی بوکو حرام شامل روایت هایی از مبارزان جدا شده از این گروه است که در شهر گودوماریا جمع آوری شده است. نخستین مرکز در کشور نیجر برای افراط زدایی، آموزش حرفه ای و بازگشت به جامعه بازگشتگان از بوکو حرام در شهر گودوماریا (واقع در 1173 کیلومتری جنوب شرق پایتخت نیجر) قرار دارد.

بازگشتگان از تجارت جنگ سخن می گویند: در مناطقی که در کانون فعالیت های بوکو حرام قرار دارند مانند هر منطقه دیگری در چنین شرایطی، یک «تجارت جنگ» گسترده برقرار است. شهروندان کشور های کامرون نیجر، نیجریه و چاد غنایم جنگی بوکو حرام را خریداری می کنند و در عوض سوخت، قطعات یدکی خودرو و مواد غذایی، و حتی دارو در اختیار بوکو حرام قرار می دهند.

موسی ثانی: «کشته های جنگ حقی از غنایم نمی برند».

حملات بوکو حرام با دقت برنامه ریزی می شوند و انتخاب هدف نیز کاملا مخفیانه صورت می گیرد. در هر عملیاتی غنایم جنگی بر اساس یک چهارچوب توزیع مد نظر فرماندهان گروه که مردگان را مستثنی کرده است تقسیم می شوند.

«قبل از هر عملیات نظامی، هرکدام از فرماندهان به فرماندهای بخش های تحت امر خود هشدار می دهد که : آماده باش، قرار است به جایی حمله کنیم. سپس به هریک از فرماندهان دسته ها فرمان داده می شود که چه تعداد نیرو و ماشین را به کدام روستا منتقل کنند. در روز مشخص همه گروه در منطقه تعیین شده جمع می کشوند. کلیدواژه های فرمانده عملیات معمولا همیشه یکسان است: امروز می خواهیم یک حمله وسیع را انجام دهیم. بدانید که شما برای خدا می جنگید و اینکه اگر کشته شوید به بهشت می روید.. تنها در چند کیلومتری روستای هدف نام آن و نام مکانی که قرار است مورد حمله قرار گیرد را به شما می گویند. اتفاق می افتد که گاهی اتفاق می افتد که دستور می دهند به هیچ شهروندی آسیب نرسد و هدفتان فقط غنایم جنگی باشد. در صورت حمله به یک پادگان نظامی دستور ها متفاوت است. از فرمانده هریک از بخش ها خواسته می شود که از شمال، جنوب، شرق و غرب به آنجا حمله کنند تا عنصر غافلگیری به نحو احسن اجرا شود. فرمالنده عملیات حمله نهایی را صورت می دهد. در حالیکه بقیه افراد به سه جهت دیگر مشغولند. زیر سیلی از آتش جلو می رویم. دو حالت ممکن است پیش بیاید: نیروهای نظامی زیر فشار آتش ما شکست بخورند و عقب نشینی کنند یا اینکه ما با مقاومت سرسختانه که مانع از پیش روی است مواجه شویم.

در صورت اول محلی که نظامیان رها کرده اند را تصرف می کنیم. و درصورتی که با شکست مواجه شویم با شنیدن جمله مخصوص و معروفی که معنایش ترک میدان جنگ است عقب نشینی می کنیم. در صورت پیروزی قیمت غنایم به دست آمده را محاسبه میکند و بر اساس یک کلید توزیع غنایم تقسیم می شوند. در ابتدای حرکت اموال ، به جز پول های نقد، توسط فرمانده عملیات خریداری می شد. این کار باعث می شد که پول نقد برای تقسیم میان مبارزان وجود داشته باشد. لکن چون به مساله ای برای برای اختلاف بین رهبران تبدیل شده بود این نحوه تقسیم غنایم کنار گذاشته شد. بالاخره به این روش رسیدند که در همان جا ارزش غنایم را تخمین میزنند و سپس آنها را میان مبارزانی که در نبرد شرکت کرده اند تقسیم می شود. مردگان در حساب ذکر نمی شوند لکن مجروحان سهم می برند.»

مصطفی کولو آویری: «استراتژی بوکو حرام خودکفایی در همه ابعاد است».

بوکوحرام در میان کادر خود یک تقسیم کار تخصصی را صورت داده است: پرستاران، مکانیک ها، کشاورزان، بانکداران و ....

در هر حمله بوکو حرام بسته به هدفی که دارد دارو، موادغذایی، سوخت یا ... می تواند مورد نظر باشد. برای این گروه خودکفایی در درجه اول اهمیت قرار دارد. علاقه این گروه برای برخورداری از همه تخصص ها در درون خودش را باید اضافه کرد.

«برخی حمله ها که من حضور داشتم کاملا موضوعی بودند. به عناون مثال یک حمله نظامی علیه یک روستا راه می انداختیم صرفا برای تهیه دارو و مواد غذایی. برای تهیه دارو یک دستور العمل مشخصی به ما می دهند: فقط به بیمارستان ها و کلینیک ها حمله کنید ولی متعرض مردم نشوید. در حقیقت ما گروه های ویژه حمله به انبارهای دارو داریم.

وقتی حمله به منظور پیداکردن مواد غذایی باشد برای انتقال مواد خوراکی علاوه بر خودرو های حامل مبارزان یک یا دو خودرو خالی نیز با خود به همراه می بریم. در این موارد عناصری که مسئول حمله به روستاها هستند باید از اهالی همان روستا ها باشند. آنها محل انبارهای مواد غذایی و نیز محل زندگی افرادی که به تجارت مواد غذایی مشغول هستند را می شناسند. ما همچنین فعالیت های کشاورزی نیز برای تامین مواد عذایی گروه در درون خود داریم. این استراتژی با تقویت کادر تخصصی در داخل بوکو حرام تکمیل شده است. در درون بوک حرام شما پرستاران متخصصی پیدا می کنید که یا به گروه پیوسته اند و یا خودمان آنها آموزش داده ایم.

برای اطمینان از جانشینی این متخصصین، ما کودکانی را در اختیار انها قرار می دهیم تا تخصص هایشان را به آنها منتقل کنند. وقتی یک پرستار ماهر یا مکانیک زبردست داشته باشیم، بیست کودک را در اختیار او قرار می دهیم. نتیجه اینکه ما خودروهایمان را خود تعمیر می کنیم. مجروحانمان را خود مداوا می کنیم. در خصوص قطعات خودرو ما رابط هایی در شهرها داریم که به ما در تهیی آنها کمک می کنند. در مایدوگوری ( پایتخت ایالت بورنو در شمال شرقی نیجریه) گایدم-چوکو (شهری در مرز نیجریه با نیجر) در دیفا (پایتخت منطقه شرق نیجر) رابط های ما لوازمی که ما نیاز داریم را برایمان پیدا می کنند. بیشتر اوقات این قطعات برای راه انداختن ماشین هایی است که از ارتش کشور های حوزه دریاچه چاد (کامرون، نیجریه، نیجر و چاد) گرفته ایم.»

ابو یوسف معروف به بولاما یاسین: «تقریبا در همه جا افراد متخصصی برای خرید غنایم جنگی ما وجو دارند».

یک نوع اقتصاد جنگ در منطقه در جریان است که به گروه اجازه می دهد غنایم حاصل از جنگ را بفروشد».

تجارت جنگ به کمک عوامل بوکو که غنایم جنگی را از او می خرند با شدت در حال جریان است و سبب رضایت رهبران عالی رتبه و مبارزان می شود.

«وقتی بوکو حرام رسیدند من در روستای گادیرا بودم من نه در کار آموزش قرآن بودم و نه در کار تولیدات کشاورزی برای گروه، فقط مشغول جنگ بودم. ما یک ساختار نظامی به خوبی سازمان یافته داشتیم. هر فرمانده گروهان در راس گروهی با 5 تا 10 مبارز بود. همین گروه ها بودن که حملات به روستاها و پادگان ها را ترتیب می دادند. حمله به یک شهر اینگونه شکل می گیرد: شما با ماشین به شهر نزدیک می شوید. سپس از ماشین ها پیاده می شود و پیاده در گروه ها کوچک به سمت شهر حرکت می کنید تا شهر را در یک حمله گازانبری تصرف کنید. اگر حمله به خوبی به پیش نرود چاره کار فرار است. در صورت پیروزی هرچیز با ارزشی را می دزدند. اگر پول نقدی به دست آید فرمانده سریعا آن را بین شما تقسیم میکند. بقیه اموال توسط فرماندهان فروخته می شود. در گروهی که من وبدم غنایم به 5 بخش تقسیم می شد: یک بخش برای فرمانده، و چهار بخش دیگر برای مبارزان فروخته می شود. شما بسته به مشخصاتتان می توانید در بخش تولیدات کشاورزی، آموزش مذهبی، تجارت، و یا نظامی بکار گرفته شوید. من یک پیاده نظام بودم که در حملات زیادی شرکت کردم.

به تدریج من متوجه بن بستی شدم که در آن گرفتار شده بود. در حالیکه فکر جدا شدن از حرکت را در سر می پروراندم همچنان به همکاری با بوکو حرام ادامه میدادم. در همین ایام متوجه شدم که در دسامبر 2016 م نیجر جداشدگان و تائبان بوکو حرام را مورد عفو قرار می دهد. در اینجا باید مشخصا بگویم که بوکو حرام خبر چین های چیره دستی دارد که به ما این امکان را می داد که در جریان اتفاقتی کشورهایی که در آنها می جنگیدیم باشیم. من از طریق رادیو متوجه این برنامه شدم و هنگامی که هواپیما ها برای پخش کردن اعلامیه های تشویق به ترک گروه در بالای منطقه ای که من بودم  به پرواز در آمدند به این نتیجه رسیدم که زمان جدا شدن از گروه فرا رسیده است.

جدا شدن من از گروه دو مرحله داشت: ابتدا شبانه گروه را ترک کردم و به مدت سه روز پیاده روی کردم. سپس یکی از نیروهای ما که پیش از من جدا شده بود نزد رهبر منطقه بوسو رفت و به او گفت که من حاضرم خودم را تسلیم کنم. همه آنها مرا خواستند و به من پیشنهاد دادند که خودم را به مسئولان بوسو تحویل دهم نه مسئولان منطقه تومور آنگونه که خودم برنامه ریزی کرده بودم. بنابر این ما به نیاگام در نزدیکی بوسو رفتیم. رهبری مطقه بوسو آمد تا مارا تا دیفا همراهی کند. بعد از بازجویی تشخیص هویت در اداره پلیس به مرکز، به مرکز بازگشتگان دیفا هدایت کردند. چند هفته بعد به اینجا در گودوماریا آمدیم. من آرزو دارم که دولت نیجر ما را آزاد کند و به ما اجازه دهد به نزد خانواده خود رگردیم. اگر فردا آزاد شوم به نگویگمی پیش اقوامم بر می گردم».

بابا گانا: «من بانکدار بوکو حرام بودم».

قبل از آمدن بوکو حرام به دیفا در سال 2015 م این شهر یک اقتصاد موفق بر پایه کشت فلفل و ماهیگیری در دریاچه چاد داشت. در چهارچوب تقسیم کار، مبارزانش را در تولیدات کشاورزی، مکانیک خودرو، پرستاری، نظامی قضاوت اسلامی به طور تخصصی توزیع کرده است.

«من به نحو خاص خیلی مذهبی نبودم. نماز هایم را می خواندم فقط همین. من یک مغازه داشتم وقتی بوکو حرام روستای ما را تصرف کرد. رهبران گروه از من خواستن که آنها را همراهی کنم و من هم بی تردید پذیرفتم. من هیچ اجباری برای جنگ نداشتم. آنها از من خواستند که کار خودم را ادامه دهم. من برای خرید کالا به نیجر و نیجریه می رفتم و آنها را در مناطق تحت تصرف بوکو حرام می فروختم. پولی که به دست می آوردم در حقیقت به بوکو حرام تعلق داشت. رهبران گروه می آمدند و هچه در صندوق داشتم را برمی داشتند. مناز آنها برای خودم استفاده نمی کردم در حالیکه این کار آنها مخالف تعالیم قرآن است که گروه بوکو حرام ادعای دفاع از آن را دارد. من به این کار ادامه می دادم تا آن روزی که متوجه شدم که کارهای آنها با آنچه داعیه دفاع از آن را دارند هیچ ارتباطی ندارد. از فقرا باج می گیرند، غارت می کنند و بی گناهان را می کشند ...

بنابر این تصمیم به رفتن گرفتم. در واقع تصمیم به رفتن سخت ترین کار نبود بلکه چطور رفتن دشوار ترین بخش ماجراست چون می داند که هرکس در حال فرار دستگیر شود بدون محاکمه کشته می شود[1] من چون تاجر گروه بودم، نسبت به دیگر اعضای گروه تحرک آسانتری داشتم. به بهانه تهیه کالا از یک مسیر غیر مستقیم  کمک گرفتم و به منطقه تومور نزد رهبر منطقه رفتم. او مرا به مسئولین تحویل داد. بعد از این تجریه تاثر انگیز آرزوی من این است که بتوان در حمل و نقل کار کنم و مردم یک روستا را به روستای دیگر ببرم و هر دفعه از مسافرانم به خاطر همکاری با بوکو حرام عذرخواهی کنم. و چون رانندگی را در آن زندگی یاد گرفته ام از مسئولین میخواهم که به من برای گرفتن گواهینامه کمک کنند».  

نویسندگان

سیدیک آبا:

ژورنالیست و نویسنده، سردبیر سابق نشریه  Jeune-Afrique، رئیس قبلی دفتر پاریس l’Agence Panapress  و ستون نویس نشریه Monde Afrique. است. وی اصالتا اهل دیفا در جنوب شرقی نیجر است جایی که کانون فعالیت های بوکو حرام است. وی به صورت مرتب در بخش های خبری شبکه های فرانس 24، رادیو ملی فرانسه، شبکه 5 فرانسه، بی بی سی و دویچه وله حضور دارد.

محمد لاولی دان دانو :

از آوریل 2016 م تا آوریل 2018 م فرماندار دیفا بوده است. وی مسئول برنامه « عفو در برابر توبه» کشور نیجر بوده است. این برنامه که در دسامبر 2016 م اجرایی شد امکان جدا شدن 233 جنگجوی بوکو حرام را از این گروه فراهم کرده است. وی که فارغ التحصیل علوم ارتباطات اسنادی، و استراتژی تجارت است در دو سال مسئولیت خود با بوکو حرام ارتباط مستقیم داشته است.

 

[1] یکی از رهبران سنتی کانما به اتهام تسهیل فرار چندین مبارز بوکو حرام در مرز نیجر و نیجریه، شبانه توسط این گروه ترور شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی