رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

پرسش
آیا کلام ابوقتاده فلسطینی تکفیری درباره شرک بودن استغاثه به غیر خداوند متعال صحیح است یا نه؟

چندی پیش ابوقتاده فلسطینی خارجی تکفیری سلسله یادداشتهایی درباره "شرک ربوبی و رابطه آن با شرک در عبادت"در کانالش نشر داد، در میان شش یادداشت ابوقتاده تکفیری، سه یادداشت اول، در ردّ و نقد دیدگاه جماعت نجدیه و محمد بن عبدالوهاب خارجی تکفیری بود، لکن در یادداشتهای چهارم تا ششم اشکالات و خطاهای عقیدتی وجود داشت که باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.

ابوقتاده فلسطینی در بخشی از یادداشتش نوشته است:  «فزعمهم أننا نثبت لله وحدانیة الذات والصفات والأفعال ثم نستغیث بغیره، یعنی ضرورة اعتقاد مشارکة من یسألون الله ببعض صفاته، إما تبعاً بما یعطیهم الله من صفات کماله، أو استقلالاً، ومن عندنا من هؤلاء إنما یعتقدون التبعیة لا الاستقلال، ویزعمون أن الشرک فقط هو اعتقاد صفات الرب بالمعبود استقلالاً فقط». آیا استغاثه به پیامبر (صلی الله علیه واله) و اولیای الهی شرک است و کلام ابوقتاده فلسطینی تکفیری صحیح است یا نه؟


پاسخ
این سخن ابوقتاده تکفیری صحیح نیست، و تنها از کسی قابل پذیرش است که از باور اهل استغاثه بی خبر باشد؛ اکنون برای تبیین زوایای پیدا و پنهان حق و باطل در سخنان ابوقتاده خارجی تکفیری چند نکته را بیان خواهیم کرد.

انواع استغاثه

برای کسانی که از رسول الله (صلی الله علیه وآله) درخواست کمک می کنند، دو حالت قابل تصور است:

حالت اول: کسانی که از رسول الله (صلی الله علیه وآله) درخواست کمک می کنند؛ لکن بر این باورند که رسول الله (صلی الله علیه وآله) در بعضی از صفات به صورت استقلالی و یا تبعی، شریک خداوند است. اگر کسی چنین باوری داشته باشد، قطعا مشرک اند.

مشرک بودن چنین فردی، اختصاص به درخواست امور خارق العاده از رسول الله (صلی الله علیه وآله) ندارد، بلکه حتی اگر در زمان حیات دنیوی رسول الله (صلی الله علیه وآله) و در حضور ایشان، با چنین اعتقادی به رسول الله (صلی الله علیه وآله) بگوید: یا رسول الله یک لیوان آب به من بده، بازهم این فعل و درخواست او، مصداق شرک به الله، (شرک در صفات و شرک در ربوبیت) است.

حالت دوم: کسانی که از رسول الله (صلی الله علیه وآله) درخواست کمک می کنند بر این باور باشند که رسول الله (صلی الله علیه وآله) هرگز در هیچ صفتی از صفات الله، (نه به صورت مساوی، و نه کمتر و نه بیشتر از تساوی) به صورت استقلالی و یا تبعی، شریک خداوند نیست، در این صورت شرکی رخ نداده است.

باور و عقیده مسلمانان اهل استغاثه، بر حالت دوم است.

مسلمانان اهل استغاثه بر این باورند که رسول الله (صلی الله علیه وآله) و دیگر انبیاء و اولیاء الله، هیچگونه مشارکت و شراکتی با الله در صفاتش (به صورت استقلالی و یا تبعی) ندارند، و این خداوند است که اراده کرده و رسول الله (صلی الله علیه وآله) را سببیت بخشیده، همان خداوندی که اذن و ارده اش بر  سببیت و اثربخشی أحیاء در حال حیات دنیوی شان تعلق گرفته است، همان خداوند درباره روح مبارک رسول الله (صلی الله علیه وآله) و ارواح انبیاء و اولیاء هم اذن و ارده اش بر سببیت و اثر بخشی آنها تعلق گرفته است.

منشأ اشتباه ابوقتاده تکفیری: بی توجهی به تفاوتها

از نوشته ابوقتاده فلسطینی تکفیری چنین برداشت می شود که وی بین دو مساله خلط کرده و هیچ تفاوتی قائل نشده است. او تصور کرده است بین مساله اعطاء صفتی از صفات ربوبی از ناحیه خدا، و مساله قدرت بخشیدن خداوند به یکی از مخلوقات در تسبب و سبب بودن در بعضی از امور هیچ فرقی در حکم نیست، ابوقتاده بر اساس این تصور، خلطی که کرده است هر دو مساله را مصداق شرک خوانده است.

تفاوت "شرک ربوبی" با "قدرت خداوند متعال بر اعطای تسبب به مخلوقات"

اعتقاد به قدرت خداوند بر اعطای سببیت به مخلوقات در امور ممکنه، هیچگونه تعارضی با توحید ندارد، و هرگز مستلزم شرک نیست.

در حالی که میان این دو مساله تفاوتی جدی وجود دارد. اگر کسی بگوید خداوند صفتی از صفات ربوبی اش را به یکی از مخلوقات اعطاء کرده است، در این صورت سخن و عقیده ای شرکی به زبان آورده است و خود را در ضلالت شرک در صفات الله گرفتار کرده است. لکن اگر کسی بگوید: خداوند می تواند به یکی از مخلوقات، قدرت و امکان تسبب و سببیت در بعضی از امور  را اعطاء کند، هیچگونه تضاد و تعارضی با توحید ندارد؛ هیچگونه مفسده ای، همچون وقوع در شرک صفات هم در پی ندارد.

اصلا اینکه خداوند می تواند به یکی از مخلوقات، قدرت و امکان تسبب و سببیت در بعضی از امور را اعطاء کند، امری ثابت در شریعت است؛ همانا خداوند به ملائکه قدرت حمل عرش، قدرت تدبیر باد، قدرت تدبیر باران، قدرت تدبیر گیاهان، قدرت تدبیر قبض ارواح را عطاء کرده است، خداوند متعال، فرشتگان (علیهم السلام) را سببیت و قدرت بر ریشه کن کردن و واژگون ساختن شهرهای قوم لوط بخشید، هیچ تلازم  و رابطه ضروری میان اعتقاد به اعطای قدرت از ناحیه خداوند به انبیاء و اولیاء برای سببیت با اعتقاد به شرک در صفات؛ و وقوع شرک در ربوبیت و اعتقاد به کمال مطلق وجود ندارد.

در این مساله هیچ فرقی بین مخلوق زنده یا مرده؛ و یا حاضر و یا غایب وجود ندارد؛ خداوند همانطور که می تواند قدرت سببیت و اثربخشی را به مخلوق حاضر و زنده در دنیا عطا کند، می تواند این قدرت و تسبب و سببیت را به مخلوق زنده در عالم برزخ، یا مخلوق  زنده در دنیا اما غایب، هم اعطاء کند؛ بنابراین این توانایی خداوند بر اعطای قدرت و تسبب مخلوق، با قیودی نظیر مرگ و برزخ و حضور یا غیاب قید نمی خورد و تخصیص نمی یابد.

بعضی در کسوت اهل توحید (توحید وهابی)، از توحید نداشته‌ی ابوجهل و ابولهب دفاع می کنند، رسواتر از این نمی توان گفت.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی