رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

معارف،بررسی،نقد،تحلیل

رحیم صبور

هجمه دشمن از طریق فضای مجازی و وارد کردن شبهات بر پیکره مذهب شیعه و انقلاب اسلامی نشان از حرکت صحیح و رو به جلو شیعه و انقلاب است. امید است همه اهالی دغدغه مند انقلابی فعال در فضای مجازی، هر یک به سهم خود در راستای کمک به آرمان های انقلاب و مذهب حقه شیعه گامی هر چند کوچک جهت هدایت قشرهای مختلف خصوصا جوانان برداشته و وظیفه خویش را در این راستا ایفا نمایند. ارادتمند شما صبور

پرسش
وهابیت با استناد به روایتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) استعانت را مخصوص خدا دانسته واستعانت به غیر خدا را در امور مالایقدر و استعانت از مرده و جن را شرک می دانند. روایت به این صورت نقل شده است: «حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أَبِى ثنا یُونُسُ ثنا لَیْثٌ عن قَیْسِ بن الْحَجَّاجِ عن حَنَشٍ الصنعانی عن عبد اللَّهِ بن عَبَّاسٍ انه حدثه انه رَکَبَ خَلْفَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یَوْماً فقال له رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یا غُلاَمُ إنی مُعَلِّمُکَ کَلِمَاتٍ احْفَظِ اللَّهَ یَحْفَظْکَ احْفَظِ اللَّهَ تَجِدْهُ تُجَاهَکَ وإذا سَأَلْتَ فَلْتَسْأَلِ اللَّهَ وإذا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَاعْلَمْ ان الأُمَّةَ لَوِ اجْتَمَعُوا على ان یَنْفَعُوکَ لم یَنْفَعُوکَ الا بشیء قد کَتَبَهُ الله لک وَلَوِ اجْتَمَعُوا على ان یَضُرُّوکَ لم یَضُرُّوکَ الا بشیء قد کَتَبَهُ الله عَلَیْکَ رُفِعَتِ الأَقْلاَمُ وَجَفَّتِ الصُّحُفُ»[1] ابن عباس روایت است که گفت: روزی در پشت سر پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر مرکب شان سوار بودم بعد فرمود: فرزندم چند سخن برایت تعلیم می دهم: الله را حفظ کن تا ترا حفظ کند. بیاد الله باش او را در برابرت می یابی. اگر چیزی می خواهی از الله بخواه، و اگر یاری می جویی از الله بجو و بدان که اگر تمام مردم جمع شوند تا به تو نفعی برسانند، نفع رسانده نمی توانند، مگر چیزی را که الله برایت نوشته است واگر همه جمع شوند تا به تو ضرری برسانند، ضرری رسانده نمی توانند، مگر آنچه الله برایت نوشته و مقدر کرده است. قلم ها برداشته شده و صحیفه خشک گردیده است.

ابن باز با استناد به این روایت گوید: «ویقول لابن عباس: «إذا سألت فاسأل الله وإذا استعنت فاستعن بالله »؛ فالعبادة حق الله وحده، هو الذی یستعان به ویستغاث به، أما المخلوق إذا کان حیا فلا بأس أن یستعان فیما یقدر علیه الحی الحاضر تقول له: أعنی على إصلاح سیارتی، لا بأس، أعنی على تعمیر بیتی لا بأس، حاضر یسمع کلامک ویعینک، أما سؤال الأموات والاستغاثة بالأموات، أو بالأحجار، أو بالأصنام، أو بالأشجار أو بالجن فهذا کفر أکبر وشرک أعظم»[2]عبادت فقط حق الله تنها است به او استعانت و استغاثه می شود اما استعانت به مخلوق اگر زنده  و حاضر باشد و مقدور او ایراد ندارد به اینکه بگویی ماشینم را تعمیر کن این ایرادی ندارد در تعمیر خانه کمکم کن اشکالی ندارد زیرا او حاضر و سخنت را می شنود اما سوال از اموات و استتغاثه به او یا به سنگ یا بت یا درختان یا جن این کفر اکبر و شرک عظیم است.


[1]. شیبانی ، احمد بن  حنبل، مسند أحمد بن حنبل  ج 1، ص 293: مؤسسة قرطبة – مصر.

[2]. فتاوى نور على الدرب لابن باز بعنایة الشویعر ج2، ص 35 جمعها: الدکتور محمد بن سعد الشویعر.

 

پاسخ
پاسخ اجمالی
روایت مورد استناد وهابیت، دلالت بر اولویت استعانت به خداوند را ثابت می کند و ربطی به نفی استعانت از غیر خداوند ندارد. گذشته از این، استعانت به دیگران، غیر استقلالی است لذا کسانی که از غیر خداوند کمک می گیرند، اعتقاد به استقلال در این خصوص نیستند والا آن شرک است. آیات و روایات نیز استعانت از غیر خداوند را ثابت می کند همچنانکه حضرت سلیمان (علیه السلام) برای اثبات نبوت خود از یاران خود کمک خواست تا تخت بلقیس را حاضر کنند. روایتی نیز وجود دارد که ثابت می کند در صورتی که در بیابان گم شدید از بندگان خداوند، کمک بگیرید.

پاسخ تفصیلی
الف : عدم دلالت روایت بر نفی استعانت از غیر خدا
با دقت در روایت مشخص می شود که در آن نفی استعانت از غیر خدا به این صورت «ولا تستعن بغیر الله» نیامده است بلکه روایت از باب اولویت می باشد یعنی کسی که اولویت دارد از او کمک بگیرید، خداوند است  این روایت در حقیقت مانند روایتی است که از پیامبر (صلی الله علیه وآله) به این صورت نقل شده است: «یقول لَا تُصَاحِبْ إلا مُؤْمِنًا ولا یَأْکُلْ طَعَامَکَ إلا تَقِیٌّ »[1] مصاحبت نکنید مگر با مؤمن و غذایت را کسی نخورد مگر متقی

ترمذی گوید روایت حسن است: «هذا حَدِیثٌ حسن».

این روایت به معنی اولویت مصاحبت داشتن با مومن و اولویت طعام دادن به متقی است و به معنی حرمت مصاحبت با غیر مؤمن و طعام دادن به غیر متقی نیست. اگر غیر از این باشد نباید طعام دادن به اسیر کافر مورد مدح قرار بگیرد همچنانکه در قرآن آمده است «ویطعمون الطعام على حبه مسکینا ویتیما وأسیرا»[2] مفسرین اشاره کرده اند که اسیر در این آیه از مشرکین بود که اهل بیت (علیهم السلام) به او طعام دادند. بغوی در ذیل آیه می نویسد: «أن الأسیر کان من أهل الشرک وفیه دلیل على أن إطعام الأسارى وإن کانوا من أهل الشرک حسن یرجى ثوابه»[3] اسیر از مشرکان بود این آیه دلیل بر این است که اطعام اسیران هر چند از اهل شرک باشد کار نیک و دارای ثواب است.

بنابراین روایت مورد استناد وهابیت فقط دلالت بر اولویت استعانت از خداوند دارد و به معنی نفی کمک خواستن از غیر خداوند ندارد.

ب: عدم شمول روایت نسبت به استعانت غیر استقلالی
پاسخ دیگری که به برداشت وهابیت از این روایت می شود، این است که این روایت نفی استعانت غیر استقلالی نمی کند بلکه روایت نشان می دهد که اصل تمام استعانت ها از جانب خداوند است اما این نفی  استعانت به اذن الله و غیر استقلالی ندارد. بزرگان اهل سنت نیز به این نکته اشاره کرده اند. شاه فضل رسول قادری حنفی در ردیه اش بر وهابیت در بحث استعانت به غیر الله با اذن الهی می نویسد: «اعلم ان الاستعانة بغیر الله الدعاء له بوجهین احدهما ان یکون على وجه الاستقلال فی التاثیر والایجاد ولا شبهة انه شرک وثانیهما ان یکون على وجه الاعانة و الارشاد بوجه التدبیر والشفاعة او لدفع الشر ولا شبهة انه لیس بشرک اذ ورد فی الاحادیث (یا عباد الله اعینونی ویامحمد انی اتوجه بک الى ربی)[4]. بدان همانا استعانت به غیر خداوند و خواندن غیر خدا به دو صورت است. یکی از آنها خواندن غیر خداوند به صورت مستقل در تاثیر و ایجاد باشد  شکی در آن نیست که این نوع خواندن شرک است و دومین صورت این باشد که خواندن غیر خداوند به صورت کمک خواهی و ارشاد به صورت تدبیر و شفاعت یا دفع شر باشد در این صورت شبهه ای نیست که این استعانت و خواندن غیر خدا، شرک نیست زیرا در احادیث وارد شده است: ای بندگان خدا کمکم کنید و ای محمد (صلی الله علیه وآله) من به وسیله تو، سوی خداوند روی آوردم.

شوکانی امام غیر مقلدین نیز استغاثه به غیر الله را جایز می دانند[5].   

بنابراین روایت مسند احمد، نفی استعانت غیر استقلالی نمی کند لذا  اگر انسان از غیر خداوند با اعتقاد به عدم استقلال او کمک بخواهد، این نه تنها شرک نیست بلکه جایز نیز می باشد. این چیزی است که بزرگان اهل سنت نیز به جواز استعانت به بندگان خدا فتوا داده اند: «اعلم أن الاستعانة والتشفع بالنبی - صلى الله علیه وسلم - وبجاهه وبرکته إلى ربه تبارک وتعالى من فعل الأنبیاء - صلى الله علیه وسلم - وسیر السلف الصالحین واقع فی کل حال، قبل خلقه وبعد خلقه، فی مدة حیاته الدنیویة، ومدة البرزخ [ وبعد البعث ] وعرصات القیامة، وذلک مما قام الإجماع علیه وتواترت به الأخبار..»[6] بدانکه همانا استعانت و شفاعت خواهی به نبی (صلی الله علیه وآله)، جاه و برکت او بسوی خداوند، از فعل انبیاء، و سیره سلف صالحین است  که در هر حال در حال حیات و بعد از مرگ و عرصه قیامت، واقع شده است این چیزی است که اجماع بر آن اقامه شده و روایات در این خصوص متواتر است.

 ج: کمک خواستن حضرت سلیمان (علیه السلام) از یاران خود در امور ما لا یقدر
از آیات قرآن استفاده شده است که استعانت به اولیاء در امور ما لایقدر ایرادی در آن نیست از جمله آنها استعانت حضرت سلیمان (علیه السلام) از یاران انسی و جنی  می باشد ایشان  برای اثبات نبوت خود [7] از حضار در خواستی کرد که بشر  قدرت آن را ندارد. آن درخواست، آوردن تخت بلقیس قبل از آمد او از مکان خیلی دور بود: «قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتینی‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونی‏ مُسْلِمینَ»[8]، تا با اینکار قدرت خویش را نشان داده و بر ملکه سبا اثبات نماید که پیامبر الهی است.  این در حالی است که این کار در حیطه قدرت بشر نیست: عفرتی از جن پاسخ داد؟ «أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ»[9] من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مى ‏آورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم. و وزیر حضرت سلیمان علیه السلام آصف بن برخیا نیز پاسخ دادند من این قدرت را داریم: «قالَ اَلَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ اَلْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ»[10] (امّا) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامی که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا میآورم یا کفران میکنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر میکند؛ و هر کس کفران نماید (بزیان خویش نموده است، که) پروردگار من، غنیّ و کریم است!».

از این دو آیه استفاده می  شود که حضرت سلیمان (علیه السلام) از حضار چیزی را درخواست کرد که جزء مالا یقدر حساب می شود آیا کسی می تواند بگوید حضرت با این کار فعل شرک آلودی را انجام داده است!؟ آیا کسی می توانید بگوید در خواست حضرت از جن و عدم نهی ایشان از پاسخ جن، کار شرکی بوده است!؟ بنابراین این آیات نشان می دهد که درخواست استعانت  در امر مالا یقدر از اولیاء جایز است همچنین عدم رد پاسخ جن نیز تایید این نکته است که آمادگی جن برای اجرای دستور حضرت سلیمان (علیه السلام) کار مباحی بوده است والا حضرت نباید از او در خواست می کردند و اینکه اگر ایرادی داشت و عمل شرکی بود باید در پاسخ جن متذکر می شد که  درخواست از شما شرک است در حالی که حضرت چیزی نگفتند. بنابراین آیه خلاف گفتار وهابیت را ثابت می کند. و ثابت می کند که عده ی (باذن الله) این قدرت را دارند که در تکوین تصرف کرده و کار ما لا یقدر را انجام بدهند.

 د: ادله روایی کمک خواستن
روایات فراوان و معتبر در منایع اهل سنت نقل شده است که استعانت خواستن در امور مالا یقدر از فرشتگان و بندگان خدا در حالی که حضور ندارند جایز است. از باب نمونه به چند روایت اشاره می کنیم روایتی از عبدالله بن عباس به این صورت نقل شده است: «أخبرنا ابو عبدالله الحافظ ومحمد بن موسی قالا: حدثنا ابوعباس ... عن ابن عباس قال : إن الله عزوجل ملائکة فی الارض سوی الحفظة ، یکتبون ما یسقط من ورق الشجر، فإذا أصاب أحدکم عرجة فی الارض لایقدر فیها علی الاعوان فلیصح فلیقل: عباد الله أغیثونا أو أعینونا رحمکم الله فإنه سیعان »[11] خداوند ملائکه ای در زمین دارد غیر از آن هایی که از زمین محافظت می کنند که هر برگی از درخت بافتد، می نویسد. اگر یکی از شما در بیابان خشکی کمک خواستید، بگویید که بنده های خدا به فریاد من برسید و به من کمک کنید. قطعا به زودی کمک می کند.

محقق کتاب هم در پاورقی گفته که سند روایت، حسن است. نووی نیز این روایت را نقل  کرده و گوید: «فإذا أصابت أحدکم عرجة بأرض فلاة، فلیناد: یا عباد الله أعیونی، وقال الحافظ: هذا حدیث حسن الإسناد غریب جدا»[12]؛ سند این روایت حسن غریب است جدا

این روایت را ابن ابی شیبه نیز به این صورت نقل کرده است: «حدثنا أبو خالد الأحمر عن أسامة عن أبان بن صالح عن مجاهد عن بن عباس قال إن لله ملائکة فضلا سوى الحفظة یکتبون ما سقط من ورق الشجر فإذا أصابت أحدکم عرجة فی سفر فلیناد أعینوا عباد الله رحمکم الله»[13].

هیثمی در خصوص سند آن گوید: «أعینوا عباد الله رواه الطبرانی ورجاله ثقات»[14]؛ رجالش ثقه است.

طبق این روایت استعانت از اموری مانند نجات از گرفتار در بیابان را از بندگان خدا از جمله ملائکه ثابت کرده است. بزرگان اهل سنت از این روایت، جواز استعانت از کسی که انسان او را نمی بیند از جمله آنها ملائکه، صالحان از جن و انس برداشت کرده اند شوکانی در ذیل این روایت گوید: «وأخرج البزار من حدیث ابن عباس رضی الله عنهما أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال إن لله ملائکة فی الأرض سوی الحفظة یکتبون ما سقط من ورق الشجر فإذا أصاب أحدکم شیء بأرض فلاة فلیناد أعینونی یا عباد الله قال فی مجمع الزوائد رجاله ثقات وفی الحدیث دلیل علی جواز الاستعانة بمن لا یراهم الإنسان من عباد الله من الملائکة وصالحی الجن ولیس فی ذلک بأس کما یجوز للإنسان أن یستعین ببنی آدم إذا عثرت دابته أو انفلتت»[15] این روایت دلیل بر جواز استعانت از کسی که انسان او را نمی بیند از جمله آنها ملائکه، صالحان از جن و انس می  می باشد و در این مورد ایرادی نیست همچنانکه جایز است انسان از بنی آدم هر وقت مرکبش فرار کند یا گم شد، کمک بگیرد.

روایت درباره کمک خواستن از بندگان غایب در بیابان، به صورت اسناد مختلف و متون گوناگون نیز نقل شده است بیهقی روایتی را این چنین نقل کرده است:‌ «أخبرنا أبو عبد الله الحافظ أنا أحمد بن سلمان الفقیه ببغداد نا عبد الله بن أحمد بن حنبل قال : سمعت أبی یقول : حججت خمس حجج اثنتین راکب و ثلاث ماشی أو ثلاث راکب و اثنتین ماشی فضلت الطریق فی حجة و کنت ماشیا فجعلت أقول یا عباد الله دلونی علی الطریق قال : فلم أزل ذلک حتی وقفت علی الطریق أو کما قال أبی»[16]پسر احمدحنبل می گوید: از پدرم شنیدم که می گفت:من پنج حج به جا آوردم که دو تای از آنها را سواره و سه تای آنها را پیاده رفتم(-یا سه تا را سواره و دو تا را پیاده-شک از ایشان است) در یکی از این سفرهای حج که پیاده بودم، راه را گم کردم،من فرباد زدم: ای بندگان خدا،من را راهنمایی کنید و راه را نشانم دهید، تا این را گفتم: من راه را پیدا کردم

نتیجه
بنابراین روایتی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) که اشاره به استعانت از خداوند دارد، نفی استعانت از غیر خداوند نمی کند. گذشته از این، ادله قرآنی و روایی نیز ثابت می کند که استعانت از بندگان در غیاب آنهم در امور مالا یقدر به اذن الله به صورت غیر استقلالی، جایز است. این نوع استعانت، شرک نیست.

نویسنده: وحید خورشیدی

[1]. ترمذی، محمد، سنن الترمذی  ج 4، ص 600 ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت تحقیق : أحمد محمد شاکر وآخرون.

[2]. انسان/ 8.

[3]. بغوی، تفسیر البغوی  ج 4، ص 428، دار المعرفة - بیروت، تحقیق: خالد عبد الرحمن العک.

[4]- قادری، شاه فضل رسول، سیف الجبار المسلول على أعداء الأبرار، ص 100.

[5]- محمد بن علی بن محمد بن عبد الله الشوکانی الیمنی (المتوفى: 1250هـ)، تحفة الذاکرین بعدة الحصن الحصین من کلام سید المرسلین، الناشر: مکتبة الثقافیة - بیروت – لبنان، چاپ اول، 1408 ق. ص 202.

[6]. صالحی شامی، محمد، سبل الهدى والرشاد؛، ج 12، ص 403، تحقیق : عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض،  دار الکتب العلمیة - بیروت – چاپ اول.

[7]. سمرقندی، نصر، تفسیر السمرقندی  ج 2، ص 582، دار الفکر - بیروت، تحقیق: د.محمود مطرجی « إنما أراد أن یبین دلالة نبوته عندها فتعلم المرأة أنه نبی فتسلم».

[8]. نمل،  38.

[9]. نمل، 39.

[10]. نمل، 40.

[11]. بیهقی، احمد، الجامع الشعب الایمان ، ج 10، ص 140 -141، روایت 7297 : چاپ مکتبه الرشد.

[12]. نووی، یحیی،  الأذکار، ج 1، ص 224.

.[13] ابن ابی شیبه، عبد الله، مصنف ابن أبی شیبة، ج 6 ، ص 91 مکتبة الرشد - الریاض - 1409، چاپ اول، تحقیق: کمال یوسف الحوت.

[14]. هیثمی، علی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد: ج 10، ص 132  دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی - القاهرة , بیروت - 1407

[15]. شوکانی، محمد، تحفة الذاکرین بعدة الحصن الحصین ج 1، ص 238، بیروت ، دار القلم، چاپ اول.

[16]. بیهقی، حسین، شعب الإیمان - البیهقی ج 6، ص 128.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی