نقش اجتهادهای بی ضابطه در خشونت های تکفیری های مسلح (سلفی های جهادی)

نگاهی به حجم کتاب هایی که رهبران و نویسندگان تکفیری های مسلح در رد تکفیرهای بی ضابطه نوشته اند، به خوبی نشان می دهد که اجتهادهای بی ضابطه پیروان آنها نه تنها دیگران که حتی خودشان را نیز نگران کرده است. برخی از کتاب هایی که آنها در این باره نوشته اند از این قرارند:
«الرسالة الثلاثینیة فی التحذیر من الغلو فی التکفیر» از ابومحمد مقدسی.
«قواعد فی التکفیر» از ابوبصیر طرطوسی.
«تنبیهات على الکلام فی موانع التکفیر» از سید امام.
«غلو فی التکفیر» از سید امام.
«شروط التکفیر المعین» از عبد الله بن عبد الرحمن السعد.
«ضوابط التکفیر» از ناصر الفهد.
«کنا نحسب أن القاعدة هی وحدها المتهمة بالتکفیر» از اکرم حجازی.
«من له حق التکفیر» از علی الخضیر.
«موانع التکفیر» از علی الخضیر.
ابومحمد مقدسی به عنوان یکی از اصلی ترین نویسندگان تکفیری های مسلح در کتاب «الثلاثینیه» خود سعی کرده مخاطبان تکفیری خود را به اهمیت بحث تکفیر و ضرورت شناخت آن متقاعد کند تا بتواند از حجم تکفیر های بی قاعده بکاهد.[1] وی از این که عده ای از همفکرانش حکم به تکفیر مسلمانان شرکت کننده در انتخابات و مدح کننده حاکمان کرده اند، انتقاد می کند و می گوید نمی توان به طور عام همه این افراد را تکفیر کرد.[2]
بن لادن نیز پس از خواندن نظرات دو نفر از اعضای هیات شرعی القاعده که اندیشه های صالح سریه[3] در کتاب الایمان را نقد کرده بودند، درباره تکفیر حکام و مردم این چنین می گوید: «در کلام شیخ (صالح سریه)[4] مفاهیمی عرضه شده که صحیح نیست. خصوصا آنچه مربوط به حکم بر کفر افراد یا گروه هاست. چرا که ما اکنون در عرصه های جهاد، گروههای جوان زیادی داریم (که به تکفیر گرایش دارند) در حالیکه مساله تکفیر و شتاب در آن از جمله مهلکات و گرفتاریهای بزرگ است».
همچنین بن لادن به نظرات ابویحیی اللیبی[5] نیز انتقاد می کند و او را از شتاب کردن در تکفیر عالمانی که حکومتهای کافر را تایید می کنند برحذر می دارد؛ چرا که ممکن است عالمی در اجتهادش یا در تطبیق حکم بر موضوع خطا کرده باشد. هر چند بن لادن نیز معتقد است اگر عالمی بعد از علم به کفر حاکم باز هم از او حمایت کند، کافر است.[6]
البته تلاش های این رهبران تکفیری های مسلح برای دوری جوانان از تکفیر با استفاده از اجتهاد بی ضابطه هیچ گاه به نتیجه نرسید و نخواهد رسید. چرا که آسان سازی فرایند اجتهاد را خود آنها آغاز کردند و جوانان وهابی را تشویق به اجتهاد و استنباط مستقیم از کتاب و سنت کردند. ابوقتاده فلسطینی به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان تکفیری های مسلح در کتاب «الجهاد و الاجتهاد» با خوشحالی می نویسد: چه خوب است که در این زمان جوانان مصری در مساجد می نشینند و به دور از نظرات و نوشته های علما، از متن قرآن و سنت احکام را استنباط می کنند.[7]
همین نویسنده تکفیری یعنی ابوقتاده، سالیان بعد در کتابی دیگر با ناراحتی حکایتی را نقل می کند که ناخواسته بازخورد عملکرد گذشته خودش است. وی می گوید:
با نوجوانی در موضوع علمی بحث کردم و گفتم: این نظر را امام شافعی بیان کرده است. آن نوجوان به راحتی به تخطئه امام شافعی پرداخت و گفت: امام شافعی برداشتی داشته و من نیز برداشتی دارم. ابوقتاده بعد از نقل این ماجرا اظهار تأسف می کند که چرا نسل جدید این قدر به علمای بزرگ کم اعتنا شده اند. [8]
در حالی که در علمای اسلامی رسیدن به مقام اجتهاد را بسیار سخت و بعد از گذراندن و آموختن علوم مختلف می دانند. در حالیکه تکفیری ها بسیاری از این فرایندها را حذف می کنند و رسیدن به مقام اجتهاد را آسان می کنند. یکی از علمای نزدیک به تکفیریها وضعیت اجتهاد در بین تکفیری های مسلح را این چنین گزارش می کند:
«از مشکلات عصر ما این است که بسیاری از جوانانی که چند تا کتاب دینی مخصوصا کتب حدیثی می خوانند، ادعای اجتهاد در دین را می کنند، در حالیکه هنوز فنون عربی و حتی اعراب کلمات را نمی دانند. هنوز علم اصول و فقه را نخوانده، مجتهد شده اند و نه تنها درباره ائمه دین بلکه درباره علمای صحابه نیز نظر می دهند. می گویند آنان مردانی بوده اند و ما نیز مردانی هستیم. شیخ محمد غزالی[9] از آنها شکایت کرده و ضرب المثل قدیمی به کار برده: اگر می خواهی مردی را زمین گیر کنی بچه ای را بر او مسلط کن.»[10]
از این رو می توان یکی از عمده ترین دلایل تکفیرهای درونی تکفیری های مسلح را آسان سازی فرایند اجتهاد دانست. آنها نه تنها مردم عادی که حتی همفکران خود را هم تکفیر می کنند. از این روست که داعش نیز یکی از ریشه های اصلی تکفیرهای درونی خود را مجتهدین تازه به دوران رسیده می داند و به اعضای خود در مجله دابق توصیه می کند ضوابط اجتهاد را رعایت کنند.
[1] الرسالة الثلاثینیة فی التحذیر من الغلو فی التکفیر, ابومحمد مقدسی، ص9.
[2] الثلاثینیات، مقدسی، ص85؛ تصویباتنا لرسالة هذه عقیدتنا، أبی محمد المقدسی، ص4.
[3]. از اولین رهبرانی که گروهی تکفیری را تآسیس کرد و سرانجام در جریان کودتای نافرجامی که علیه حکومت وقت مصر به راه انداخت، دستگیر شد. وی در سال 1974 میلادی اعدام شد.
[4] وی اولین عملیات ترور را بعد از سید قطب طراحی کرد که قبل از شروع عملیات دستگیر و اعدام شد.
.[5] از رهبران و اعضای اصلی القاعده که در سال 2012 کشته شد.
[6] رک: مجله الحجاز، شماره 155، ص36؛ http://www.alhejaz.org/pdf/Alhejaz_155.pdf
[7] رک الجهاد و الاجتهاد، ابوقتاده فلسطینی، ص201.
[8]. إجابة السائل فی أسئلة من النوازل، ابوقتاده فلسطینی، ص29.
[9]. از علمای معاصر مصر.
[10]. الصحوه الاسلامیه من المراهقه الی الرشد، یوسف القرضاوی، ص205.