سوال
یکی از شبهاتی که لقلقه زبان وهابیت و برخی از گروههای تکفیری معاصر شده است و با تمسّک به آن بسیاری از مسلمین را مشرک پنداشته و جان، مال و ناموس آنها را هدر و حلال می دانند" این است که برخی از مسلمین از مشرکین صدر اسلام نیز بدتر هستند چراکه مشرکین صدر اسلام تنها دچار شرک الوهی بوده اند و از حیث ربوبی موحّد بوده اند و غیر خداوند را در عالم موثّر نمی دانسته اند.[1]
قائلین به توحید ربوبی مشرکین صدر اسلام به آیه 61 سوره عنکبوت و 25 سوره لقمان استناد کرده اند.
{وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ} [العنکبوت: 61]
{وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ} [لقمان: 25]
در این آیات مشرکین اعتراف می کنند که خالق آسمان ها و زمین الله است و از آنجا که خالقیت یکی از شؤون ربوبیت است پس مشرکین صدر اسلام به توحید ربوبی اعتراف داشته و تنها از حیث عبودی و الوهی مشرک بوده اند.
اما امروزه مسلمین در این مسئله نیز دچار شرک شده اند و غیر خداوند تبارک و تعالی را در عالم موثّر می دانند.
[1]. https://b2n.ir/773553
در پاسخ باید گفت:
یک: مخالفت با حکم منطقی
استدلال وهابیت به آیات مذکور باطل است، چرا که از حکم جزء یعنی اعتقاد به خالقیت بر حکم کل یعنی اعتقاد به ربوبیت استدلال کرده اند، در حالی که در علم منطق ثابت شده است که این حکم کل است که بر اجزائش نیز جاری است و نه برعکس.
در ما نحن فیه هم اگر مشرکین به ربوبیت خداوند اقرار داشتند می شد اینگونه نتیجه گرفت که خالقیت و مالکیت و تدبیر عالم را هم قبول دارند چرا که توحید ربوبی مشتمل بر این سه قسم است، امّا از اینکه مشرکین جزئی از توحید ربوبی یعنی خالقیت را قبول دارند نمی توان به این رسید که آنها توحید ربوبی را با همه شؤوناتش یعنی خلق و ملک و تدبیر قبول داشته اند.
دو: مخالفت با سایر آیات
این در حالی است که بسیاری از آیات قرآن کریم به ما می فهماند که مشرکین تنها از حیث الوهیت دچار شرک نبوده اند، بلکه از جهات دیگری همانند ربوبیت و .. نیز به خداوند تبارک و تعالی شرک می ورزیده اند و این ناقض استدلال وهابیت به آیات مذکور است.
1 . شرک ربوبی مشرکین
به خصوص برخی از آیات وجود دارد که بیان می کند مشرکین با برخی از انبیا به دلیل اختلاف در ربوبیت محاجّه می کردند:
{أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ }[1]
در روایتی که طبری نقل کرده است نیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) علّت مخالفت با ابراهیم علیه السلام را اختلاف در شؤون ربوبی یعنی زنده کردن و میراندن دانسته است.
{قال أبو جعفر: یعنی تعالى ذکره بذلک: ألم تر، یا محمد، إلى الذی حاج إبراهیم فی ربه حین قال له إبراهیم:"ربی الذی یحیی ویمیت"، یعنی بذلک: ربی الذی بیده الحیاة والموت، یحیی من یشاء ویمیت من أراد بعد الإحیاء} [2]
و اساساً اخراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و مهاجرین توسط مشرکین مکّه به دلیل اختلاف در ربوبیت بوده است.[3]
و { الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ}[4]
همچنین از سیاق برخی از آیات این گونه بر می آید که مشرکین غیر خداوند را به این دلیل عبادت می کرده اند که آنها مالک و دخیل در رازقیت می دانسته اند.
{إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِندَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ} {العنکبوت/17}
برخی دیگر از مشرکین غیر خداوند را به امید یاری شدن و کمک شدن در بلایا عبادت می کردند.
{وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ {الشعراء/92} مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنصُرُونَکُمْ أَوْ یَنتَصِرُونَ} {الشعراء/93}
و در نهایت برخی از مشرکین غیر خداوند را می پرستتیدند به این اعتقاد که مالک نفع و ضرر هستند.
{قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ {الأنبیاء/66} أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ} {الأنبیاء/67}
و بدیهی است که محاجّه کردن با انبیاء در ربوبیّت، اعتقاد به رازقیّت، ناصر بودن و مالک نفع و ضرر بودن غیر خداوند همان شرک ربوبی است که در صدر اسلام نیز وجود داشته است.
۱. مادی گرایی
با مراجعه به آیات قرآن میبینیم برخی از مشرکین دهری مسلک بودند و اصلا خدایی قبول نداشتند و این از شرک در ربوبیت و الوهیّت خارج است.
{ وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ }[5]
۱. شرک در ذات
برخی دیگر از مشرکین در اصل ذات خداوند مشرک بودند و توحید ذاتی را قبول نداشتند، یعنی اعتقاد به تعدّد در ذات خداوند داشتند و برای ذات او شریک قائل بودند.
{الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّکُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}[6]
۱. شرک در اطاعت
یکسری از مشرکین هم شرک در اطاعت داشتند:
{اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ} [التوبة: 31]
۱. ستاره پرستی
عده دیگری از مشرکین ستارگان را می پرستیدند و به ربوبیت آنها معتقد بودند:
{فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ (76) فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ (77) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ}[7]
لذا با توجه به این آیات می توانیم اینگونه نتیجه بگیریم که مشرکین در زمان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله علاوه بر شرک الوهی و عبادت غیر الله مشکلات دیگری نیز در توحید داشته اند.
نکته دیگری که حائز اهمیت است این است که تشبیه مسلمین به مشرکین نیز قیاس مع الفارق است چرا که مسلّم و بدیهی است که مسلمین همانند مشرکین اعتقاد به الوهیت و ربوبیت غیر خداوند تبارک و تعالی ندارند و هیچ مسلمانی تا به حال سخن مشرکین را بر زبان نرانده است.
تنها چیزی که باعث این توهّم شده است تطبیق مغرضانه و ناصحیح و عجولانه آیات مشرکین بر مسلمانان توسّط وهابیان و همفکرانشان است.
[1] . سوره البقرة، آیه 258.
[2] . طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تأویل القرآن، محقق أحمد محمد شاکر، ناشر مؤسسة الرسالة، ج5 ص 432.
[3] . لم یخرجوا من دیارهم إلا بقولهم: ربنا الله وحده لا شریک له، طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تأویل القرآن، محقق أحمد محمد شاکر، ناشر مؤسسة الرسالة، ج5 ص 465.
[4]. سوره الحج آیه 40.
[5] . سوره الجاثیة، آیه 24.
[6] . سوره البقرة ،آیه 22.
[7] . سوره الأنعام، آیات 76 – 78.